در سال‌های اخیر تکنولوژی و فناوری اطلاعات به بخشی جدانشدنی و مهم در صنایع و بخش های تجاری تبدیل شده است تا جایی که می‌توان گفت راه اندازی و رشد کسب‌و‌کارها بدون بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، دیگر ممکن نیست. صنعت پخش هم به عنوان یکی از کلیدی ترین حلقه‌های نظام توزیع کالا که اهمیت زیادی در ارتباط با مصرف کننده نهایی دارد، نمی‌تواند از فناوری‌های نوین بی‌نیاز باشد. «همکاران سیستم» نیز به عنوان یکی از اولین و قدیمی‌ترین ارایه‌دهندگان نرم‌افزارهای سازمانی، در سال های اخیر به این حوزه وارد شده و با بعضی از بزرگترین شرکت‌های پخش همکاری کرده است. در همین راستا انتقال تجربیات این شرکت ها از مواجهه و استفاده از نرم افزارهای ویژه همکاران سیستم، می‌تواند در رشد این اکوسیستم راهگشا باشد. با این اوصاف است که در میزگردی با حضور «محمدرضا مطیعی» مدیرکل فناوری اطلاعات شرکت لبنیات پاستوریزه پاک، «حمیدرضا گلیان» مدیر توسعه فناوری و نوآوری شرکت به پخش و «پورنگ پورامینی» مدیر ارشد فناوری اطلاعات شرکت صنایع غذایی بهروزنیک، نقش فناوری های نرم افزاری در موفقیت و رشد کسب و کارهای صنعت پخش مورد بررسی قرار گرفت. در این میزگرد همچنین «احمد اصلاح» مدیر صنعت پخش شرکت همکاران سیستم و «حمید یزدانی نژاد» مدیر پروژه‌های هوشمندی تجاری این شرکت هم حضور داشتند.

تغییرات ملموس و موثر

در ابتدای جلسه «نیوشا امری» مسئول روابط عمومی شرکت همکاران سیستم، اولین سوال را درباره تجربه هر کدام از حاضرین در استفاده از فناوری‌هایی مثل ERP ، BI ، BPM و Cloud پرسید و از آن‌ها خواست درباره مهم‌ترین ارزش افزوده‌هایی که بعد از پیاده سازی و استفاده از این فناوری‌ها در سازمان بدست آمده است، صحبت کنند.

محمدرضا مطیعی، مدیرکل فناوری اطلاعات شرکت لبنیات پاک، در پاسخ به این سوال گفت، ما در مجموعه شرکت‌های لبنیات پاک از حدود سه سال پیش شروع به استفاده از ERP کردیم. سیستم فروش مستقلی داشتیم و در سیستم‌های مالی مان هم از محصولات دیگری استفاده می‌کردیم. از طرفی توسعه‌دهندگان و برنامه‌نویسانی هم داشتیم که مشغول مدیریت و تولید نرم افزارهای دیگری بودند و این ها باعث شده بود که مجموعه منسجمی نداشته باشیم و در هر بخش بنا به نیاز سازمان از سیستم‌‌های مختلفی استفاده کنیم. برای پیاده سازی ERP، جلسات زیادی را جهت شناخت فرآیندهای سازمان برگزار کردیم که بیش از 6 ماه طول کشید. آن مرحله سخت و زمان‌بر بود، اما در نهایت امروز شاهد نتیجه خوب آن هستیم.

مطیعی در ادامه مراحل پیاده سازی سیستم‌های پخش راهکاران یا ERP را به «شناخت فرآیندها» و «استقرار» تقسیم کرد و با تاکید بر این که سیستم‌ها نگرش کلی سازمان ها را متحول می‌کنند، گفت: «روند استفاده از سیستم ERP در واقع نقطه پایانی ندارد، چون رویکردهای کسب و کار و موقعیت هایی که پیش می آید، انتظارات مدیران را تغییر می‌دهد. با این همه ارزشمندترین تجاربی که از کار با این سیستم داشته ام این بوده است که تمام روندهای کاری از انعقاد قراردادها گرفته تا هماهنگی با واحدهای آی تی یا مالی به صورت متمرکز جلو می‌رود. درست است که برای نصب و راه اندازی این سیستم هزینه نسبتا زیادی کرده‌ایم، اما حالا تمام انتظارات ما برای پشتیبانی هم از یک جا است، چون یکی از قابلیت‌های سیستم‌های ERP این است که بتوانند خودشان را با نیازهای فعلی و آتی سازمان همسو کنند.»

حمیدرضا گلیان، مدیر توسعه فناوری و نوآوری شرکت به پخش، با تاکید بر اینکه تکنولوژی با خودش فرهنگ می‌آورد، گفت: « ما هم مثل بسیاری از شرکت‌ها و سازمان ها از سیستم های تحت DOS و ویندوزی به شکل جزیره ای استفاده می‌کردیم تا زمانی که ساختار یکپارچه ERP در دنیا مطرح شد. نقش نرم افزار در صنعت پخش انکارناپذیر و مانند یک خط تولید در یک شرکت تولیدکننده است؛ خط تولیدی که تلاش می‌شود بدون نیروی انسانی مدیریت شود. تجربه من از فعالیت در صنعت پخش نشان می‌دهد که استفاده از نرم‌افزارها نقش تعیین کننده ای دارد و حتی نوع نرم افزار مورد استفاده در یک سازمان نشان می‌دهد که سطح عملکرد آن شرکت چیست و جایگاه آن در بازار کجاست.

گلیان همچنین با اشاره به مزایای استفاده از سیستمهای ERP برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها، گفت: «ما در شرکت به پخش از یک سیستم ERP خارجی استفاده کردیم که نه تنها هزینه ها را کاهش نداد، بلکه تا مدت‌ها باعث افزایش هزینه ها شده بود. دلیل هم آن بود که مجبور شدیم برای کار با این سیستمها در بعضی بخش ها نیرو هم اضافه کنیم، در حال حاضر دیگر استفاده از سیستمهای یکپارچه کاملا رایج شده است، مثل استفاده از برق و اینترنت. در دهه آینده دغدغه ما این است که چطور از هوش مصنوعی در صنعت مان بهره ببریم و بهتر است از حالا تفکر روباتیک و هوش مصنوعی را در سازمان های خودمان ایجاد کنیم. در واقع این سیستمها با کمک به تصمیم گیری های سازمانی، بهره وری و درآمدزایی را هم افزایش می‌دهند.» گلیان به نکته جالب دیگری درباره نقش کنترلی نرم افزارهای یکپارچه در فرآیندهای فروش اشاره کرد که در نهایت تاثیر زیادی بر افزایش دقت فرایندهای فروش و مالی سازمان ها خواهد گذاشت.

پورنگ پورامینی مدیر ارشد فناوری اطلاعات شرکت بهروزنیک به اهمیت ایجاد ذهنیت درست در یک سازمان برای پذیرش بهتر نرم افزارهای یکپارچه اشاره کرد و آن را بزرگترین مشکل رایج در سازمان‌ها دانست و گفت: «ایجاد فرهنگ سازمانی، آموزش کاربران و تفکری که مبتنی بر سیستم‌های یکپارچه ERP باشد، بسیار مهم هستندفرهنگهای سنتی حاکم بر سازمانها اغلب مانع استفاده بهینه و درست از این تکنولوژی های جدید می شوند و تغییر آن فرآیندی پیچیده و زمانبر است. پرسنل سازمان یاد می گیرند که با استفاده از این ابزارهای نوین میتوانند ایده های جدید را در سر بپرورانند و به فکر حل مسایل بزرگتر باشند. امروزه در اختیار داشتن اطلاعات و داده ها موفقیتی به حساب نمی آید، بلکه ما باید بتوانیم با یکپارچه کردن آنچه داریم، ارزش افزوده ایجاد کنیم. باید الگوریتم درست داشته باشیم تا با تجزیه و تحلیل داده ها بتوانیم مسیر صحیح را مشخص کنیم. استفاده از نرم افزارهایی مانند ERP و BI باعث افزایش سرعت و راندمان کار میشود. هماهنگی نیروهای سازمانی با سرعت تکنولوژی های جدیدی مانند هوش تجاری اهمیت زیادی دارد تا با آمدن این راهکارها، بتوانیم سازمانی چابک تر داشته باشیم.»

پورامینی درباره تجربه سازمانی اش از اجرای سیستمهای ERP گفت: «اولویت ما با آموزش بود. سعی کردیم به جای جلسه با مدیران، با اپراتورها و افرادی که مستقیما با سیستم درگیر هستند، جلسه بگذاریم و نیازهایشان را شناسایی کنیم. سعی کردیم ترس از تغییر را کاهش بدهیم و در نتیجه شاهد مقاومت و تنش کمتری بودیم. درست شبیه به تجربه دیگر همکارانم، این‌ها مقدماتی هستند که برای یک جهش بزرگتر و مهمتر در سازمان ها اتفاق می افتد. علی رغم اینکه کاهش هزینه ها موضوع جذابی برای مدیران و سهامداران  است. ممکن است برای اجرای این سیستم‌های یکپارچه لازم باشد نیروهای متخصص بیش‌تری در اختیار داشته باشیم، اما در عوض می‌توانیم ببینیم که کاری را که قبلا ظرف شش ماه انجام میدادیم، حالا در یک ماه یا حتی کمتر انجام میشود. اینها همان هزینه های پنهان هستند که با حذف آن‌ها ارزش افزوده ایجاد می‌شود.»

 

فرهنگ سازی یا کنترل

در ادامه نیوشا امری موضوع عوامل تاثیرگذار در موفقیت پیاده سازی این  فناوری ها در شرکتهای پخش را مطرح کرد و درباره تجربه های سازمان ها در این مورد پرسید. پورامینی، عدم آگاهی و ترس از تغییر را به عنوان عواملی که از رشد این فناوری ها در سازمان ها جلوگیری می‌کنند، نام برد و گفت: «کاربران سازمانی معمولی به یک رویه عادت میکنند و مشکل میتوانند آن را تغییر بدهند. بنابراین بهتر است به جای پیاده سازی یک سیستم، ابتدا تفکر آن را در سازمان پیاده کنیم. با آموزش، این مقاومت ها و ترس ها کم میشود. ایجاد این تغییر فرهنگی کار بسیار حساسی است و به همین دلیل گاهی میبینیم در سازمانی سیستم ERP پیاده شده است، اما همچنان با آن به صورت جزیره ای کار می کنند. این حساسیت به خصوص در صنعت پخش که زنده و پویاست و زمان در آن نقش مهمی دارد، بیشتر است. ممکن است بعضی کاربرها و اپراتورها ترجیح بدهند از همان روش های قدیمی استفاده کنند و در واقع توقف هایی در کارتان ایجاد بکنند. این اتفاق میتواند باعث بهم خوردن کنترل واحدهای دیگر بشود. بنابراین آموزش، حمایت از کاربران و هماهنگی واحدها با یکدیگر، اهمیت زیادی در ایجاد این فرهنگ سازمانی دارند.»

گلیان، اما نقش مدیریت را در این زمینه پررنگ می‌بیند و معتقد است که قبل از هر چیز باید مدیران ارشد یک سازمان لزوم این تغییر را درک کرده باشند. او گفت: «بسیاری از مدیران سازمانها دانش کافی در زمینه آی تی ندارند، اما مزیت های استفاده از این تکنولوژی ها را به خوبی درک کرده اند. به نظر من اگر مدیران ارشد از اجرای سیستمهای یکپارچه حمایت کنند، درصد موفقیت پیشرفت پروژه ها بسیار بیشتر خواهد بود. انگیزه و انرژی مدیران سازمان برای تغییر، تاثیر زیادی بر فرهنگ سازی در آن سازمان دارد. گاهی مدیران تنها در حد یک امضا و تایید خرید نرم افزار از این موضوع پشتیبانی میکنند و در عوض بعضی دیگر از مدیران با شرکت در جلسات آموزشی و همراهی با سازمان، این حمایت را نشان میدهند.»

مطیعی اما روی تاثیر شیوه استفاده از فناوری ها تاکید کرد و گفت: «اغلب شما در صحبت هایتان به نقش کنترلی نرم افزارهای ERP اشاره کردید. باید مراقب بود کاربردهای کنترلی این سیستم ها بیش از حد برجسته نشود چرا که همزمان منجر به ایجاد ترس و در نهایت مقاومت کاربران خواهد شد.  در واقع به جای آنکه کاربردهای آی تی پررنگ شود، آنها را به شکل غولی درآورده ایم. نباید فراموش کنیم که سیستمهای CRM، ERP و دیگر سیستمهای مشابه هیچ وقت نباید به عنوان یک ابزار در نظر گرفته شوند، بلکه باید به آنها به شکل یک رویکرد نگاه کرد. در بحث هایی که مطرح شد، به روند تدریجی شکل گیری و چینش سیستم اشاره کردند،  می‌خواهم این را بگویم که این رشد به زمان و فرهنگ سازی نیاز دارد.

گلیان اما تاکید کرد که کنترل و محدودیت اتفاقی ناگزیر در فرآیندهای کاری است. او در جواب مطیعی که درباره میزان و مرز کنترل گری پرسید، گفت: «فکر میکنم باید تا جایی که میشود، روند کار را کنترل کرد.» پورامینی هم ابزارهای به روز آی تی را راهکار خوبی برای جلوگیری از روش های ناسالم در فرآیندهای کاری دانست. بالاخره مطیعی تاکید کرد که بهتر است واحدهای آی تی با سازمان همسو شده و به عنوان واحدی مجزا که فقط وظیفه کنترل دارد، عمل نکند.

در نهایت احمد اصلاح مدیر بخش صنعت شرکت همکاران سیستم در جمع بندی این بحث گفت: «استفاده از راهکارهای آی تی نباید حس کنترل و محدودیت را ایجاد کند، بلکه باید حس تشویق و بهبود را القا کند. نباید تصویر تغییری که قرار است ایجاد شود، منفی و محدودکننده باشد. باید به سمت جلو حرکت کرد و بعد آن کنترل ها در فرآیند کاری اعمال شود.»

پورامینی اما برای درک بهتر موضوع به نقش های مختلف آی تی اشاره کرد و گفت: «آی تی میتواند نقشهای کنترلی، حمایتی و توسعه ای داشته باشد. این سه نقش در واحد آی تی یک سازمان به صورت همزمان پذیرفته میشود و مجزا نیستند. بنابراین در مواجهه با مسایل و موارد مختلف، این سه نقش به صورت همزمان دیده و ترکیب میشوند. فقط گاهی ممکن است یک نقش پررنگ تر یا کمرنگ تر شود.»

داده ها به مثابه دارایی های ارزشمند

امری در ادامه موضوع داده های بزرگ و حجم بالای اطلاعاتی را مطرح کرد که این روزها اغلب کسب و کارها با آن مواجه هستند. او این سوال را پرسید که چه عواملی در استفاده بهینه از این داده ها و مدیریت شان در یک سازمان موثر هستند و همچنین چه زیرساخت و منابعی برای نگهداری از این اطلاعات لازم است.

گلیان درباره استفاده درست و مفید از حجم عظیم داده هایی که در حال حاضر کسب و کارها با آن مواجه هستند، گفت: «در این مورد اولین چالش هزینه نگهداری از اطلاعات است که با تغییر تکنولوژی ها ارتباط مستقیمی دارد. باید دید چقدر میتوان برای به روز کردن تکنولوژی ها هزینه کرد. چالش دیگر مربوط به سنجش میزان تولید اطلاعات زائد است که کاربردی هم در سازمان ندارند. این کمک میکند تا بیشتر به سمت تولید داده های سالم و مفید پیش برویم. استفاده از سیستم های نرم افزاری باعث ثبت داده هایی میشود که ممکن است لزوما مفید نباشند. با این حال برای عملکرد بهتر ممکن است به بخشی از این  داده ها نیاز داشته باشیم و برای نگهداری و ثبت داده ها به تکنولوژی و زیرساخت پیشرفته تر و قویتری نیاز هست که طبیعتا هزینه بر خواهد بود. فکر میکنم ایجاد تعادل بین این دو نیاز به تکنولوژی های پیشرفته تری دارد که هنوز به شکل ملموس و واقعی وجود ندارد. با این حال فکر میکنم راهکارهای BI یا هوشمندی کسب و کارها میتواند به این داده ها ارزش بدهد. بهره برداری از اطلاعات یا داده کاوی روش خوبی است که فکر میکنم صنعت ما هنوز در آن ضعیف است. این بهره برداری هوشمندانه حتی میتواند به درآمدزایی و ایجاد ارزش افزوده منجر شود.»

گلیان همچنین در پاسخ به این سوال که راه حل این چالش چه میتواند باشد، گفت: «چون ما در صنعت پخش با کاربران سنتی مانند مالکان سوپرمارکت  ها روبه رو هستیم، شرایط کمی پیچیده میشود. با این حال فکر میکنم بازاریابی دیجیتال کمک زیادی در این زمینه میتواند بکند و دانشی را به ما میدهد تا متوجه بشویم که چطور به سمت مشتریان خاص برویم. این کار هنوز در مرحله تحقیقات است و به خروجی ملموسی از نظر اقتصادی نرسیده است.»

به این ترتیب بود که حمید یزدانی نژاد مدیر پروژه هوشمندی-تجاری همکاران سیستم، به جمع بندی این موضوع پرداخت و موفقیت پروژه های انجام شده در حوزه BI را ارزیابی کرد. او گفت: «درست مانند سیستمهای ERP که در سالهای گذشته روندهای شکست و موفقیت زیادی را تجربه کرده اند و حالا به بلوغ رسیده اند، این روزها شاهد تجربیات موفق و ناموفق در زمینه BI هستیم. این موضوع تا حد زیادی به خاطر عدم ارایه تعریف درست از این تکنولوژی به سازمانها، اتفاق میافتد. جالب است بدانید که طبق آمار سازمان جهانی غذا در سال 2001 تا 2014 میزان تقریبی کالاهایی که از طریق توزیع کنندگان به سوپرمارکت ها رسیده، تا 75 درصد افزایش داشته است. اما شاید توجه چندانی به این موضوع نشود که از این داده ها چه استفاده درستی میتوان کرد، در حالی که باید دید مثلا چقدر میتوان از این داده ها برای بهینه کردن زنجیره تامین در صنعت پخش و حتی رفت و آمد ناوگان های توزیع، کمک گرفت. این موضوع حتی از نظر موضوع کاهش آلاینده های هوا هم میتواند برای دولت ها اهمیت داشته باشد. در حال حاضر در صنعت پخش داده های خوبی در اختیار داریم، اما استفاده چندانی از آنها نمیکنیم. حتی موضوع بهره برداری از داده ها یا داده کاوی هم با وجود فارغ التحصیلان زیاد و کارهای تحقیقاتی گسترده ای که در این زمینه انجام شده است، تنها در پروژه های خاص مورد استفاده قرار میگیرد. دلیل اینکه این کار به یک فرآیند تبدیل نمیشود، آن است که تعریف درستی از پروژه ها ارایه نمیشود. آمارهای جهانی نشان میدهند که بین دو تا چهار درصد از درآمدهای هر سازمان صرف هزینه های مربوط به حوزه آی تی میشود، در حالی که این اعداد و ارقام در کشور ما چندان توجیه پذیر نبوده اند. هنوز نتوانسته ایم توجیه درستی برای درآمدزایی از داده ها پیدا کنیم. فکر میکنم بررسی نمونه های موفق در دنیا بتواند کمک مهمی در این زمینه باشد. با این حال اما در حوزه سیستم های پیشنهاددهنده یا Recommender System پیشرفتهای خوبی در کشورمان داشته ایم، اما بازار ما در حال حاضر تشنه آن است که بتوانیم سیستم های تحلیلی قدرتمندی ایجاد بکنیم.»

پورامینی هم به موضوع بازیافت زباله های اطلاعاتی و لزوم داشتن الگوریتم مناسب برای این کار اشاره کرد و گفت: «داده های بزرگ در واقع معادنی هستند که شاید هنوز روش اکتشاف از آنها را نمیدانیم. باید بتوانیم از این داده ها ارزش افزوده ایجاد کنیم و اگر نمیتوانیم درآمدزایی کنیم، حداقل جلوی هدررفت هزینه هایمان را بگیریم.»

مطیعی هم بر این موضوع تاکید کرد که فرآیند داده کاوی در صورتی که با الگوهای درست اجرا شود، میتواند چشم انداز درستی از وضعیت کار و پروژه ایجاد کند. یزدانی نژاد اما موضوع استفاده از راهکارهای درست را مطرح کرد و گفت: «بیش از نیمی از مدیران آی تی در کشور تصور درستی از  فرآیند زمانبر پروژه های تحلیل و واکاوی داده و همچنین هزینه های جاری آن ندارند. به همین دلیل ممکن است راهکارهای مناسبی را انتخاب نکرده و در نهایت نتیجه مطلوبی هم نگیرند. این موضوعی است که شاید تنها با آموزش بتوان آن را از اساس درست کرد.»

نقش ارایه دهنده به عنوان یک شریک تجاری

موضوع بعدی اما به روشهایی اختصاص داشت که بر اساس آنها شرکت های ارائه دهنده نرم افزارهای سازمانی چطور از پیاده سازی موفق این پروژه ها در سازمان اطمینان پیدا کنند. طبیعتا احمد اصلاح به این موضوع پاسخگو بود. او گفت: «ارایه دهندگان در هنگام ارایه این سرویس ها باید موضوعاتی را مدنظرشان قرار بدهند. موضوع اول این است که سازمان هایی که قرار است از این سرویس ها استفاده کنند، در چه جایگاهی قرار داشته، چه ارزشها، منافع و مزیت هایی دارند تا به این ترتیب ارایه آن راهکار باعث شود که نه تنها آن سازمان داشته های خودش را از دست ندهد، بلکه مزیتی هم برای آن ایجاد کند. موضوع بعدی نگاه توسعه  محوری است که ارایه دهندگان این خدمات میتوانند به تاثیر آی تی در بهبود شرایط کسب و کارها داشته باشند. سازمان  ها این انتظار را از ارایه دهنده دارند که مطالعات و پژوهشهای لازم را در این زمینه کرده و بتواند موضوعات جدید را هم در نظر بگیرد. تنها در این صورت است که میتوان کارهای خلاقانه ای در مسیر توسعه سازمان ها انجام داد و برای آنها ارزش افزوده ایجاد کرد. در واقع این تنها شروع یک همکاری است که نمیتوان پایانی برای آن متصور بود، چون انتظار سازمانها این است که ارایه دهنده مانند یک شریک تجاری در روندهای آینده توسعه هم کنار آنها باشد. این موضوع شاید حتی از توافق ها و قراردادهای قانونی میان طرفین هم اهمیت بیشتری داشته باشد. این رابطه دو طرفه به رشد و توسعه سازمان و ارایه دهنده کمک میکند.»

اصلاح همچنین به لزوم بکارگیری نیروهای متخصص و نه تنها فنی توسط ارایه کنندگان اشاره کرد و گفت: «این نیروها باید بتوانند با دانش خوبی که دارند، در موقعیت های مختلف چالش ها را حل کنند. چون داشتن دانش فنی خوب به تنهایی نمیتواند راهگشا باشد. درست به همین دلیل هم ارایه دهندگان باید سرمایه گذاری خوبی در بخش آموزش نیروهایشان بکنند. حتی بکارگیری نیروهای متخصص بومی در پروژه هایی که در مناطق جغرافیایی مختلف انجام میشوند هم میتواند به پیشرفت کیفی پروژه ها کمک خوبی بکند. بنابراین باید ارایه دهندگان واحدی را برای مدیریت پروژ ه ها در اختیار داشته باشند که نظارت کافی را بر روند اجرای آنها انجام بدهند، چالشها را شناسایی و برنامه ریزی درست و به موقع انجام بدهند تا در نهایت دستاورد خوبی از پروژه ها شکل بگیرد.»

پورامینی اما به مواردی که گفته شد این را هم اضافه کرد که شاید بهتر باشد در کنار داشته ها و ارزشهای یک سازمان، نقاط ضعف و شکست های آن هم دیده شود تا تجربیات آن سازمان در شرایط مختلف بتوانند به خوبی در نظر گرفته شوند.

حمید یزدانی نژاد هم در این مورد گفت: «ارایه دهندگان نرم افزارهای سازمانی می بایست متناسب با سطح بلوغ سازمان راهکار خود را ارائه دهند بدین  ترتیب که ابتدا لازم است سنجشی از میزان آمادگی سازمان انجام شود و در ادامه ارائه دهنده بهترین راهکار را ارائه نماید حتی در مواردی ممکن است راهکارهای ارائه دهنده مناسب سازمان نباشد که در این خصوص لازم است تا به وضوح این موضوع اعلام شود.

 

ارزش افزوده راهکارهای نرم افزاری در صنعت پخش

در اینجا موضوع میزان درک صنعت پخش و زیرمجموعه هایش از فناوریهای سازمانی مطرح میشود و اینکه میزان بلوغ این زیرمجموعه ها در این زمینه که چه  ارزش افزوده  هایی به دنبال پیاده سازی نرم افزارهای سازمانی ایجاد می شود، مطرح میشود. پورامینی با تاکید بر اینکه اهمیت این راهکارها در صنعت پخش به خوبی درک شده است، گفت: «همانطور که گفته شد نوع نرم افزار مورد استفاده شرکت ها نشان از میزان نیازمندی و سطح پروژه ها دارد. از آنجایی که ماهیت صنعت پخش پویا و زنده است، شرکت های فعال در آن نیاز به راهکارهای نرم افزاری را به خوبی درک کرده اند. فکر میکنم در آینده نه چندان دور صنعت پخش از این مدل سنتی کمی فاصله بگیرد و حتی مدل های کاری متنوعی را برای خودش تعریف بکند. شاید حتی لازم باشد که این یکپارچگی در بعضی قسمت ها تغییر کند و از دل آن شرکتهای تخصصی شکل بگیرند به عنوان مثال شرکت های تخصصی که صرفا کار لجستیک را انجام دهند، از این دست هستند. در مثالی دیگر میتوان کل فرآیند پخش از ابتدای زنجیره تامین را در اختیار گرفت و یا آن را به بخشهای مختلف و تخصصی تقسیم کرد. به این ترتیب ممکن است در آینده ساختار شرکتهای پخش کمی تغییر بکند و به این ترتیب نیاز آنها به راهکارهای نرم افزاری هم عوض شود.»

یزدانی نژاد هم با تایید این موضوع، به آمارهای جهانی اشاره کرد که نشان از حرکت شرکت های پخش به سمت صرفه جویی در هزینه ها و استفاده از راهکارهای نرم افزاری برای هر بخش به صورت مجزا دارد. گلیان این موضوع را به تکنولوژی بلاکچین مرتبط دانست و گفت: «این تکنولوژی همین زنجیره را ایجاد میکند تا ذینفعان مختلف با کسب و کارهای متفاوت بتوانند در یک پلتفرم مشترک به تبادل داده ها و اطلاعات بپردازند. انتظار میرود استفاده از این تکنولوژی به زودی در ایران هم شکل جدی تری به خودش بگیرد.»

پورامینی اما با تاکید بر سخت بودن این فرآیند میگوید: «به عنوان مثال ارتباط با بانک ها برای پایین آوردن خطرهای احتمالی در صنعت پخش اهمیت زیادی دارد. اما پروتکل مشخصی در این زمینه وجود ندارد که بتوان به راحتی بر اساس آن جلو رفت. در واقع باید توسعه دهندگان نرم افزارهای هر دو طرف با یکدیگر تعامل کرده و شخصی سازی موقتی برای استفاده هر دو شکل بگیرد. اما اگر بشود پروتکل هایی را بر مبنای تکنولوژی های جدید شکل داد که این ارتباط و تعامل راحت و یکپارچه شود، در واقع زبان مشترکی شکل میگیرد که ارزش افزوده مهمی هم ایجاد میکند. این موضوع حتی به کاهش هزینه های جاری هم کمک میکند.»

اصلاح در نهایت به این موضوع اشاره کرد که در حال حاضر این قابلیت در نرم افزارهای سازمانی راهکاران وجود دارد تا به این ترتیب صورت حساب به صورت خودکار فراخوانی شده، مغایرت گیری و رفع مغایرت بشود. او گفت: «این پلتفرم کمک زیادی به کاهش منابع و صرفه جویی در هزینه های جاری می کند. در صنعت پخش که حجم گردش های حساب بانکی بسیار بالاست و به این ترتیب احتمال خطا و مشکل هم بیشتر میشود، اهمیت این مکانیسم خودکار چند برابر میشود.»

اهمیت تکنولوژی در آینده صنعت پخش

در همین راستا بود که موضوع آینده صنعت پخش با وجود تکنولوژی های نرم افزاری مطرح شد. گلیان به تفاوتهای اساسی صنعت پخش در ایران و دنیا اشاره کرد و گفت: «شاید در کشورهای دیگر به اندازه ایران سوپرمارکت وجود نداشته باشد، چون آنها بیشتر روی فروشگاه های زنجیرهای و مباحث مربوط به صرفه جویی در مصرف سوخت و کاهش ترافیک متمرکز هستند. به همین دلیل است که حالا با توجه به موضوع افزایش قیمت بنزین و سوخت در ایران دیگر مدل سنتی پخش توجیه اقتصادی ندارد. در اینجا با اینکه راهکارهای تکنولوژی و آی تی میتوانند نقش مهمی داشته باشند، اما کافی نیستند و باید فرهنگ و الگوهای کسب و کاری تغییر کند. با این حال استفاده از راهکارهای تکنولوژی مانند کلاد یا رایانش ابری به صورت پلتفرمی که در حال حاضر همکاران سیستم هم ارایه می دهد، میتواند تاثیر زیادی در کاهش هزینه ها و صرفه جویی داشته باشد. با این حال همچنان در روند کار صنعت پخش ممکن است چالش هایی وجود داشته باشد که باید راهکارهای تازه ای برای آن اندیشیده شود.»

اصلاح اما در این میان به روند سریع تغییرات در صنعت پخش اشاره کرد و گفت که تخمین های مختلفی وجود دارد که نشان میدهند شاید تا پنج سال آینده حتی دیگر شرکت پخشی به این شکل در کشور وجود نداشته باشد. او گفت: «فکر میکنم این تغییرات به شکلی ناگزیر اتفاق میافتد. با این اوصاف فکر میکنم راهکارهای هوشمند برای تصمیم گیری های کلان و استراتژیک میتواند در این زمینه کمک خوبی باشد. این در حالی است که هنوز بسیاری از شرکتها به آن آمادگی و بلوغ سازمانی برای استفاده از راهکارهای فناورانه نرسیده اند و شاید تازه دارند در این مسیر وارد میشوند. در حال حاضر نیروی انسانی زیادی در شرکت ها فعالیت میکنند، بنابراین اگر بتوانیم فضای هوشمند کردن در سیستم‌های اطلاعاتی برای تصمیم‌گیری‌های کلان را ایجاد کنیم، فکر می کنم که این می‌تواند باعث کاهش بخشی از هزینه‌ها بشود.»

اصلاح همچنین به بخش زیرساختی تکنولوژی کلاد هم اشاره کرد و گفت: «این تکنولوژی امکانی را فراهم میکند که دیگر نیازی به ایجاد زیرساخت در داخل سازمان نباشد و در عین حال امنیت و نگهداری اطلاعات را هم تضمین میکند.

نقش کلیدی مدیران IT

در آخر موضوع نقش مدیران آی تی در توسعه فناوری های سازمانی مطرح شد. مطیعی به نقش پررنگ آی تی در فرآیند تغییرات سریع مدل های کسب و کار اشاره کرد و گفت: «فناوری ها میتوانند چابکی لازم برای همسویی با تغییرات را ایجاد کنند. استفاده از راهکارهای فناوری مانند ERP و CRM تنها در اختیار و انحصار مدیران آی تی نیست و تمام مجموعه میتوانند با فرهنگ سازی درست، خودشان را با واحدهای دیگر همسو کنند.»

پورامینی به جای خالی مدیران آی تی در هیات مدیره شرکت ها اشاره کرد و گفت: «شاید اگر از اول چنین تفکری وجود داشت، تصمیم گیری های بهتری هم شکل می گرفت. مدیران آی تی همچنین به عنوان امین یک شرکت و سازمان به اطلاعات مهمی دسترسی دارند که نقش ما را در کنترل و ارایه سرویس ها پررنگ تر می کند. البته این موضوع، مسئولیت پذیری و  پاسخگویی ما به مدیران و کارمندان دیگر را هم بیشتر می کند. در واقع انتظارات از مدیران آی تی همیشه بسیار بیشتر از محدوده تخصص خودشان بوده است. حالا در صنعت پخش به خاطر حجم بالای کارها و البته گستردگی جغرافیایی بیشتر، این حساسیت ها و مسئولیت ها بیشتر و بیشتر هم میشود.»

گلیان هم در آخر و در تایید این موضوع، به نقش مهم مدیران آی تی در رشد و موفقیت شرکت ها به خصوص در صنعت پخش اشاره کرد و تعامل آنها با مدیران نیروی انسانی برای رشد سازمان را کلیدی و مهم دانست.