زنجیره تأمین سبز چیست؟ اهمیت زنجیره تامین سبز در صنایع

مفهوم زنجیره تامین سبز (Green Supply Chain) به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و تصمیمات در زنجیره تامین گفته می‌شود که با هدف کاهش اثرات زیست ‌محیطی در صنایع مختلف طراحی و اجرا می‌شوند. این رویکرد تلاش می‌کند ضمن حفظ بهره‌وری و کارایی، آسیب‌های زیست ‌محیطی ناشی از تولید، توزیع و مصرف کالاها را به حداقل برساند. از مهم‌ترین اصول حاکم بر زنجیره‌ تامین سبز، می‌توان به این موارد اشاره کرد؛ کاهش (Reduce)، استفاده مجدد (Reuse)، بازیافت (Recycle)، احیا (Recover) و تجزیه‌پذیری (Degradable).

در عمل، این مفهوم به استفاده از مواد اولیه سازگار با محیط زیست، طراحی محصولات قابل بازیافت، بهینه‌سازی مصرف انرژی در کارخانه‌ها، جایگزینی سوخت‌های فسیلی با منابع پاک در ناوگان حمل‌ونقل و حتی تغییر در شیوه‌های بسته‌بندی ختم می‌شود. برای مثال، برخی شرکت‌های خرده‌فروشی بین‌المللی مانند وال‌مارت با حذف جعبه‌های بزرگ غیرضروری و جایگزینی آن با بسته‌بندی‌های فشرده و قابل بازیافت، توانسته‌اند هم هزینه‌های خود را کاهش دهند و هم اثرات زیست‌محیطی عملیات لجستیکی‌شان را کنترل کنند.

اهمیت زنجیره تأمین سبز تنها به تصمیمات محیط‌زیستی خلاصه نمی‌شود، بلکه با مفاهیمی مانند لجستیک معکوس (بازگرداندن کالاهای مصرف‌شده برای بازیافت یا استفاده مجدد)، تحلیل چرخه عمر محصول و اندازه‌گیری ردپای کربن نیز گره خورده است. در واقع، موفقیت این مدل نیازمند هماهنگی و همکاری مؤثر بین تمام بازیگران زنجیره تامین – از تأمین‌کنندگان رده پایین گرفته تا توزیع‌کنندگان و مصرف‌کنندگان نهایی – است.

نقش فناوری نیز در این میان پررنگ‌تر شده است. ابزارهایی مانند حسگرهای هوشمند، نرم افزارهای سازمانی از جمله نرم افزار ERP، ردگیری دیجیتال و تحلیل داده‌ها به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا شفافیت بیشتری در کل زنجیره تأمین داشته باشند و نقاط پرریسک از نظر زیست‌محیطی را سریع‌تر شناسایی و اصلاح کنند.

در نهایت، زنجیره تأمین سبز نه‌تنها به کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به خلق مزیت رقابتی پایدار، بهبود تصویر برند، کاهش ریسک‌های قانونی و افزایش وفاداری مشتریان نیز منجر شود.

تاریخچه زنجیره تامین سبز؛ پاسخی به دغدغه‌های زیست‌محیطی  

مفهوم زنجیره تأمین سبز از دهه ۱۹۹۰ و در پاسخ به نگرانی‌های زیست‌محیطی و فشارهای قانونی و اجتماعی بر کسب‌وکارها شکل گرفت. تا پیش از آن، تمرکز زنجیره‌ تامین عمدتا بر کاهش هزینه و افزایش کارایی بود و ملاحظات محیط‌زیستی جایگاهی نداشتند. در این دوره، شرکت‌هایی مانند Toyota و Walmart پیشگام اجرای اقداماتی مانند بهینه‌سازی مصرف انرژی، کاهش ضایعات و استفاده از مواد قابل بازیافت در زنجیره‌های تأمین خود شدند. همزمان، مفاهیمی چون تولید سبز، طراحی پایدار و لجستیک معکوس وارد ادبیات مدیریت زنجیره تامین شد.

در دهه‌های بعد، با توسعه فناوری‌هایی نظیر اینترنت اشیا، کلان‌داده و بلاک‌چین، امکان رصد و کنترل دقیق‌تر اثرات زیست‌محیطی در طول زنجیره تامین فراهم شد و زنجیره تامین سبز به یک رویکرد استراتژیک در سازمان‌های پیشرو تبدیل گردید.

حتما بخوانید: مدیریت زنجیره تامین (scm) چیست؟ اصول مدیریت زنجیره تامین و انواع آن

تفاوت زنجیره تامین سبز و زنجیره تامین پایدار

اگرچه دو مفهوم «زنجیره تأمین سبز» و «زنجیره تأمین پایدار» اغلب به‌جای یکدیگر به‌کار می‌روند، اما در واقع تفاوت‌هایی مهم و بنیادین بین آن‌ها وجود دارد. تمرکز اصلی زنجیره تأمین سبز (Green Supply Chain)  بر کاهش اثرات زیست‌محیطی فرآیندهای زنجیره تأمین است. هدف آن کاهش مصرف منابع طبیعی، کنترل انتشار گازهای گلخانه‌ای، بهینه‌سازی مصرف انرژی و مدیریت ضایعات است. در واقع این اقدامات سبز معمولا به مسائل محیط‌زیستی مربوط می‌شوند.

در مقابل، زنجیره تأمین پایدار (Sustainable Supply Chain)  نگاه جامع‌تری دارد و در کنار ملاحظات زیست‌محیطی، دو بُعد دیگر یعنی مسئولیت‌های اجتماعی و پایداری اقتصادی را نیز در نظر می‌گیرد. این رویکرد به دنبال ایجاد زنجیره‌ای است که در بلندمدت از نظر محیط زیست، جامعه و اقتصاد پایدار باقی بماند.

برای روشن‌تر شدن تفاوت زنجیره تامین سبز و پایدار این مثال را در نظر بگیرید. فرض کنید یک تولیدکننده پوشاک برای کاهش اثرات زیست‌محیطی خود از پارچه‌های بازیافتی و رنگ‌های طبیعی استفاده می‌کند. این اقدام در حوزه زنجیره تأمین سبز قرار می‌گیرد.
اما اگر همین تولیدکننده علاوه بر استفاده از مواد سبز، شرایط کاری منصفانه برای کارکنان کارخانه‌های تأمین‌کننده در کشورهای در حال توسعه فراهم کند (مثلاً دستمزد عادلانه و محیط کار ایمن)، و همچنین اطمینان یابد که زنجیره تأمین او از نظر مالی در برابر نوسانات بازار پایدار و مقاوم است، وارد قلمرو زنجیره تأمین پایدار شده است.

به بیان ساده‌تر زنجیره تأمین سبز روی محیط زیست تمرکز دارد. اما زنجیره تامین پایدار سه بُعد محیط زیست، جامعه و اقتصاد را با هم در نظر می‌گیرد. از این رو، می‌توان گفت تمام زنجیره‌های تأمین پایدار، الزاما سبز هستند؛ اما همه زنجیره‌های تأمین سبز، لزوما پایدار نیستند.

ابعاد و مولفه های زنجیره تامین سبز

زنجیره تأمین سبز ابعاد و مولفه های مختلفی دارد که هر یک نقش مهمی در دستیابی به پایداری زیست‌ محیطی ایفا می‌کنند. در ادامه به هر کدام از ابعاد زنجیره تامین سبز بیشتر اشاره می‌کنیم.

منبع‌یابی سبز (Green Sourcing)

منبع‌یابی سبز به انتخاب تامین‌کنندگانی گفته می‌شود که از مواد اولیه دوستدار محیط زیست استفاده می‌کنند یا فرایندهای تولید آن‌ها دارای کمترین اثرات مخرب زیست‌محیطی است. شرکت اپل در انتخاب برخی از تأمین‌کنندگان خود الزاماتی زیست‌محیطی در نظر گرفته که شامل استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش مصرف آب در فرآیند تولید است.

 طراحی برای محیط زیست  (Eco-Design / Green Design)

در این بُعد از ابعاد زنجیره تامین سبز، محصولات به گونه‌ای طراحی می‌شوند که در تمام طول چرخه عمرشان (از تولید تا مصرف و بازیافت) کمترین اثر زیست‌محیطی را داشته باشند. این موضوع شامل طراحی محصولات قابل بازیافت، قابل تعمیر و با مصرف انرژی پایین می‌شود. در همین راستا بسیاری از تولیدکنندگان لوازم خانگی در اروپا، طراحی محصولات خود را به‌گونه‌ای تغییر داده‌اند که اجزای دستگاه‌ها به راحتی جدا و بازیافت شوند.

 تولید سبز  (Clean Production)

این مؤلفه به استفاده از فناوری‌ها و فرآیندهایی اشاره دارد که مصرف انرژی، مواد اولیه و آلاینده‌ها را در مرحله تولید به حداقل می‌رسانند. برای مثال، کارخانه‌هایی که به‌جای سوخت فسیلی از انرژی خورشیدی استفاده می‌کنند یا با بازیافت آب صنعتی، مصرف آب شیرین را کاهش می‌دهند، نمونه‌ای از تولید سبز هستند.

 لجستیک سبز  (Green Logistics)

لجستیک سبز به بهینه‌سازی حمل‌ونقل، بسته‌بندی و انبارداری با هدف کاهش مصرف سوخت، انتشار گازهای گلخانه‌ای و ضایعات اشاره دارد. در این زمینه می‌توان به استفاده از وسایل نقلیه برقی برای تحویل کالا یا کاهش وزن و حجم بسته‌بندی برای استفاده کمتر از مواد پلاستیکی و کاهش فضای اشغالی در حمل‌ونقل اشاره کرد.

حتما بخوانید: لجستیک چیست؟ انواع آن در کسب‌و‌کار و معرفی مفهوم 7R در لجستیک

مدیریت پسماند و بازیافت  (Waste Management & Recycling)

این بُعد تمرکز بر کاهش، تفکیک و بازیافت پسماند در تمامی مراحل زنجیره تامین دارد، به‌ویژه پس از مصرف محصولات توسط مشتریان (لجستیک معکوس). هم‌اکنون شرکت‌هایی مانند IKEA یا H&M برنامه‌هایی برای بازگرداندن و بازیافت کالاهای مصرف‌شده توسط مشتریان اجرا می‌کنند.

 لجستیک معکوس  (Reverse Logistics)

لجستیک معکوس به فرآیند بازگرداندن محصولات استفاده‌شده، خراب یا غیرقابل فروش از سمت مشتری به تولیدکننده برای بازیافت، تعمیر یا دفع ایمن اشاره دارد. برای نمونه شرکت Dell برنامه‌ای برای بازپس‌گیری لپ‌تاپ‌های قدیمی و بازیافت قطعات الکترونیکی آن‌ها ارائه کرده است.

 ارزیابی چرخه عمر  (Life Cycle Assessment – LCA)

ارزیابی چرخه عمر به بررسی جامع اثرات زیست‌محیطی یک محصول از مرحله استخراج مواد اولیه تا پایان عمر مفید آن می‌پردازد. این ابزار به شرکت‌ها کمک می‌کند تا تصمیمات بهینه‌تری در طراحی و تولید بگیرند. یک تولیدکننده نوشابه ممکن است از طریق ارزیابی چرخه عمر متوجه شود که استفاده از بطری‌های شیشه‌ای به‌جای پلاستیکی، در مجموع اثر زیست‌محیطی کمتری دارد.

همکاری با ذی‌نفعان  (Stakeholder Collaboration)

اجرای زنجیره تأمین سبز مستلزم همکاری نزدیک میان تولیدکنندگان، تأمین‌کنندگان، توزیع‌کنندگان، مشتریان و حتی نهادهای دولتی است تا اهداف زیست‌محیطی مشترک محقق شوند. در این زمینه می‌توان به خودروسازانی اشاره کرد که با دولت‌ها و نهادهای زیست‌محیطی همکاری می‌کنند تا خودروهایی با آلایندگی صفر تولید و عرضه کنند.

مهم‌ترین مزایای زنجیره تامین سبز

کاهش هزینه‌های عملیاتی

با بهینه‌سازی مصرف انرژی، کاهش ضایعات، استفاده از بسته‌بندی‌های سبک‌تر و لجستیک کارآمد، شرکت‌ها می‌توانند به صرفه‌جویی‌های قابل توجهی دست یابند. برای نمونه، جایگزینی سوخت‌های فسیلی با منابع انرژی تجدیدپذیر یا استفاده از ناوگان برقی می‌تواند در بلندمدت هزینه‌های حمل‌ونقل را کاهش دهد.

افزایش وفاداری مشتریان و اعتبار برند
مصرف‌کنندگان امروزی ترجیح می‌دهند از برندهایی خرید کنند که به مسئولیت‌پذیری زیست‌محیطی پایبند هستند. این موضوع به‌ویژه در میان نسل‌های جوان‌تر که حساسیت بالاتری نسبت به محیط زیست دارند، موجب تمایز برند در بازار رقابتی می‌شود.

  پاسخ‌گویی به الزامات قانونی و مقررات بین‌المللی
بسیاری از کشورها استانداردهای سخت‌گیرانه‌ای در حوزه محیط‌زیست دارند. شرکت‌هایی که از قبل اقدامات سبز انجام داده‌اند، در فرآیند صادرات یا مشارکت در مناقصات بین‌المللی، امتیاز رقابتی بالاتری خواهند داشت.

  نوآوری و مزیت رقابتی
تمرکز بر پایداری اغلب منجر به بازنگری در طراحی محصول، فرآیندها و مدل‌های کسب‌وکار می‌شود که نوآوری و تمایز رقابتی را در پی دارد. مثلا طراحی محصولاتی با قابلیت تعمیر یا بازیافت آسان می‌تواند بازارهای جدیدی ایجاد کند.

  کاهش ریسک‌های زیست‌محیطی و عملیاتی
با شفاف‌سازی فرآیندها و ارزیابی تأمین‌کنندگان از نظر معیارهای سبز، احتمال وقوع بحران‌های زیست‌محیطی یا آسیب به شهرت شرکت کاهش می‌یابد. همچنین این شفافیت می‌تواند مانع از ورود مواد آلاینده یا غیرقانونی به زنجیره تأمین شود.

نقش فناوری‌ها در توسعه زنجیره تأمین سبز

انواع فناوری از جمله هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء یا نرم‌افزارهای سازمانی با ایجاد شفافیت، افزایش بهره‌وری، کاهش ضایعات و بهینه‌سازی مصرف انرژی، نقش تسهیل‌گر اصلی در گذار به زنجیره‌ تأمین سبز محسوب می‌شوند که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم.

هوش مصنوعی و یادگیری ماشین (AI & ML):

الگوریتم‌های هوش مصنوعی در زنجیره تامین با تحلیل داده‌های تاریخی و لحظه‌ای می‌توانند تقاضا را پیش‌بینی کرده و برنامه‌ ریزی تولید و تأمین را بهینه کنند. این امر به کاهش تولید اضافی، ضایعات مواد اولیه و مصرف انرژی منجر می‌شود. برای مثال، در یک شرکت تولیدی لوازم خانگی، هوش مصنوعی می‌تواند با دقت بالا پیش‎‌‌بینی تقاضای سه‌ماهه را انجام دهد و در نتیجه موجودی‌های بلااستفاده را کاهش دهد که عاملی مؤثر در کاهش مصرف منابع و بهبود بهره‌وری انرژی است.

اینترنت اشیا (IoT):
سنسورها و تجهیزات هوشمند متصل به اینترنت اشیا، شرایط محیطی، مصرف انرژی، مکان‌یابی تجهیزات و سلامت دارایی‌ها را در زمان واقعی پایش می‌کنند. برای نمونه، در صنایع غذایی، کنترل دمای حمل‌ونقل یخچالی با استفاده از سنسورهای IoT باعث کاهش ۱۵ درصدی فساد محصولات شده است. این کاهش به معنای کاهش ضایعات، کاهش حمل‌ونقل مجدد و در نتیجه کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای است که همگی در راستاس زنجیره تامین سبز محسوب می‌شود.

نرم‌افزارهای ERP و SCM
سیستم‌های برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) و نرم افزار مدیریت زنجیره تامین (SCM) به سازمان‌ها این امکان را می‌دهند که داده‌های مالی، عملیاتی، لجستیکی و زیست‌محیطی را یکپارچه و تحلیلی مدیریت کنند. برای مثال، راهکارهای SCM می‌توانند مسیرهای حمل‌ونقل را طوری بهینه‌سازی کنند که کمترین مصرف سوخت و کمترین تولید کربن حاصل شود. همچنین ERPها با پایش موجودی‌ها، سفارش‌ها و ظرفیت تولید، از دوباره‌کاری‌ها و انباشت مواد غیرضروری جلوگیری می‌کنند. عواملی که به شکل مستقیم بر مصرف منابع و تولید ضایعات تأثیر می‌گذارند و در راستای زنجیره تامین سبز هستند.

تحلیل پیشرفته داده‌ها و کلان‌داده (Big Data):
تحلیل داده حجیم از تأمین‌کنندگان، مصرف‌کنندگان، فرآیندهای تولید و زنجیره لجستیک می‌تواند نقاط پرهزینه، پرمصرف یا پرآلاینده را شناسایی و اصلاح کند. برای نمونه، یک شرکت حمل‌ونقل می‌تواند با تحلیل داده‌های ترافیک و مصرف سوخت، مسیرها و زمان‌بندی سفرها را بهینه کند. این کار باعث کاهش مصرف سوخت و آلایندگی شده و بهره‌وری ناوگان را افزایش می‌دهد.