
پیش از آنکه صحبت درباره مراحل استقرار ERP را آغاز کنیم، شاید برای شما هم سوال ایجاد شود که ERP چیست؟ نرم افزار ERP (برنامهریزی منابع سازمانی) یک راهکار جامع برای مدیریت و یکپارچهسازی فرایندهای کلیدی سازمان از جمله مالی، منابع انسانی، فروش، تولید، انبار و زنجیره تامین است. سیستم ERP با ایجاد یک پایگاه داده متمرکز، اطلاعات را بین واحدهای مختلف سازمان بهصورت آنلاین و درلحظه به اشتراک میگذارند و امکان تصمیمگیری سریعتر، دقیقتر و مبتنیبر داده را فراهم میکنند.
اما صرف در اختیار داشتن یک نرم افزار ERP کارآمد، تضمینی برای بهرهمندی از مزایای آن نیست. بسیاری از پروژههای ERP وجود دارند که در انتها به موفقیت نرسیدهاند و دستاوردی برای سازمان نداشتند. اما علت چیست؟ آیا صرف انتخاب یک ERP خوب، تضمینی برای موفقیت آن نیز خواهد بود؟ کارایی و عملکرد واقعی این سیستم زمانی مشخص خواهد شد که پیاده سازی نرم افزار ERP، بهدرستی و با درنظر گرفتن شرایط مختلفی مانند زیرساختهای سازمان، وضعیت تکنولوژی موجود و توانمندی نیروی انسانی انجام شود. تجربه نشان داده است که درصد قابل توجهی از پروژههای ERP به دلیل اجرای نادرست یا برنامهریزی اشتباه از اهداف اصلی خود باز ماندهاند. طبق گزارشها، ۳۰٪ از پروژههای ERP بیشتر از زمان پیشبینیشده به طول میانجامند و ۶۴٪ از آنها از بودجه تعیینشده فراتر میروند؛ شرایطی که میتواند منجر به زیان مالی قابلتوجه و اختلال در عملیات سازمان شود.
در این مقاله قصد داریم به بررسی مراحل استقرار نرم افزار ERP، روشهای اصلی پیاده سازی، چالشها و خطاهای رایج در این مسیر بپردازیم تا بتوانید با آمادگی بیشتر، پروژه ERP خود را طراحی و اجرا کنید.
استقرار ERP چیست؟
استقرار ERP مجموعهای از اقدامات برنامهریزیشده و مرحلهبهمرحله است که بهمنظور راهاندازی کامل یک سیستم ERP در یک شرکت انجام میشود. فرایند استقرار ERP تنها به نصب نرمافزار محدود نمیشود؛ بلکه شامل انتقال دادهها، پیکربندی سیستم، آموزش کاربران و انجام فعالیتهای لازم پیش از راهاندازی رسمی و بررسی استقرار انجام گرفته است.
در طول اجرای فرایند استقرار ERP، تصمیمات مهمی اتخاذ میشود، مانند شخصیسازی نرمافزار و استفاده از ماژولهای اختصاصی، که بهطور مستقیم بر توانایی نرم افزار ERP در پاسخگویی به نیازهای واقعی سازمان تأثیر میگذارد. از همینرو، فرایند پیاده سازی ERP یکی از حساسترین مراحل در راهاندازی و استفاده از این نرمافزار بهعنوان یک ابزار تحولگرا در سازمانها است.
یکی از عناصر کلیدی در موفقیت پیاده سازی نرم افزار ERP، مدیریت ارتباط با ذینفعان مختلف است. کارکنانی که بهطور مستقیم با سیستم جدید کار خواهند کرد، مدیرانی که درباره بودجه و منابع تصمیمگیری میکنند، شرکای خارجی که باید با سیستم هماهنگ شوند و همچنین فروشنده نرم افزار ERP یا شرکتی که قصد پیادهسازی نرمافزار خریداری شده را دارد، همگی باید در جریان فرایند استقرار قرار داشته باشند و تعامل مؤثر با آنها برقرار شود.
انواع ERP برای استقرار در سازمانها
پس از تصمیمگیری برای استقرار ERP در سازمان، یکی از مهمترین گامهای پیشرو، انتخاب نوع ERP مناسب برای پیادهسازی در سازمان است. این انتخاب، نهتنها بر هزینهها و زمان پیادهسازی اثر میگذارد، بلکه در بلندمدت بر امنیت، انعطافپذیری، مقیاسپذیری و بهرهوری سیستم ERP نیز موثر است.
دو مدل اصلی نرم افزار ERP برای استقرار وجود دارد: ERP ابری (Cloud ERP) و On-Premises ERP. در برخی موارد نیز، سازمانها از ترکیبی از این دو مدل در قالب سناریوهای هیبریدی استفاده میکنند.
ERP ابری (Cloud ERP)
در مدل ابری، نرم افزار ERP روی زیرساختهای شرکت ارائهدهنده نرمافزار نصب میشود و از طریق اینترنت در اختیار سازمان خریدار نرمافزار قرار میگیرد. این مدل بهصورت اشتراکی (SaaS) ارائه میشود و مسئولیت نگهداری، بهروزرسانی و امنیت سیستم بر عهده ارائهدهنده سرویس است.
از مزایای کلیدی این مدل میتوان به سرعت بالای استقرار، کاهش هزینههای اولیه و مقیاسپذیری متناسب با رشد کسبوکار اشاره کرد. برای شرکتهای کوچک و متوسط، Cloud ERP انتخاب مناسبتری است، چون زمانی که این شرکتها قصد دارند فعالیتهای خود را توسعه دهند، نیاز است متناسب با رشد فعالیتها، به فکر راهکار برنامه ریزی منابع سازمانی خود هم باشند. با استفاده از ERP ابری، سازمانها امکان رشد تدریجی، بدون نیاز به سرمایهگذاری سنگین اولیه در زیرساخت را خواهند داشت.
مدل ابری در دو شکل قابل ارائه است:
- ابر عمومی (Public Cloud): ابر عمومی توسط شرکتهای بزرگ بهصورت اشتراکی بین چند مشتری ارائه میشود. این مدل ارائه، مدل مقرونبهصرفهتر است و مدیریت کامل آن بر عهده ارائهدهنده است.
- ابر اختصاصی (Private Cloud): زیرساخت ابری فقط به یک مشتری اختصاص دارد و ضمن حفظ مزایای مدل ابری، امکان کنترل بیشتر و امنیت بالاتری نیز فراهم میشود.
البته Cloud ERP بدون چالش هم نیست. محدودیتهایی در سطح سفارشیسازی سیستم وجود دارد و با هر بهروزرسانی، ممکن است بخشی از شخصیسازیهای اختصاصی قبلی از بین برود. همچنین در برخی سناریوها، هزینه اشتراک بلندمدت ممکن است در مجموع بیشتر از هزینههای On-Premise ERP شود.
ERP در محل (On-Premises ERP)
در مدل سنتی، نرم افزار ERP روی سرورهای داخلی سازمان نصب و اجرا میشود. در این روش، تمامی مسئولیتها – از نصب و پیکربندی گرفته تا نگهداری، پشتیبانگیری و امنیت اطلاعات – بر عهده تیم IT شرکت خریدار است.
کنترل کامل بر دادهها و سیستم، امکان سفارشیسازی عمیق متناسب با نیازها و یکپارچهسازی راحتتر با سیستمهای داخلی موجود از مزایای این مدل هستند. بهویژه در سازمانهایی که با اطلاعات بسیار حساس سروکار دارند و امنیت اطلاعات برای آنها مهم است، یا نیاز به تنظیمات خاص دارند، استقرار در محل همچنان گزینهای محبوب به شمار میآید.
در مقابل، این روش نیازمند سرمایهگذاری اولیه بالا در تجهیزات سختافزاری و منابع انسانی متخصص است. همچنین زمان استقرار طولانیتر و چالشهای نگهداری و امنیت داخلی از دیگر معایب مدل On-premise ERP محسوب میشوند.
انواع روشهای استقرار ERP و تفاوت آنها
پس از انتخاب نوع مناسب نرم افزار ERP برای سازمان، گام بعدی، تصمیمگیری درباره روش استقرار ERP است؛ یعنی چگونگی پیادهسازی این سیستم در ساختار سازمانی به گونهای که کمترین اختلال و بیشترین اثربخشی را به همراه داشته باشد. انتخاب روش پیاده سازی ERP، مستقیماً با ابعاد سازمان، میزان آمادگی تیمها، منابع در دسترس، و میزان ریسکپذیری سازمان در ارتباط است. در ادامه، با پنج رویکرد اصلی برای پیاده سازی ERP آشنا میشویم:
استقرار یکمرحلهای (Big Bang)
در این روش، تمام ماژولهای ERP بهصورت همزمان و در یک تاریخ مشخص عملیاتی و اجرا میشوند. یعنی سازمان بهیکباره از سیستمهای قبلی جدا شده و ERP جدید بهطور کامل جایگزین میشود.
مزایا:
- استقرار سریع
- هزینههای پایینتر نسبت به مدلهای مرحلهای
- تحول کامل و فوری در سیستمهای کاری
چالشها:
- نیاز به برنامهریزی دقیق و منابع فشرده قبل از شروع
- ریسک بالا در صورت بروز اشکال
- احتمال اختلال در عملیات روزمره و از دست رفتن دادهها
این روش مناسب سازمانهایی است که آماده پذیرش تغییرات ناگهانیاند و امکان پشتیبانی اضطراری قدرتمندی دارند. همچنین با استفاده از بکآپهایی که از دادهها دارند، امکان ریکاوری اطلاعات در صورت بروز مشکل برای آنها موجود است.
استقرار مرحلهای (Phased Rollout)
در این رویکرد، استقرار ERP بهصورت تدریجی و در چندین مرحله اجرا میشود؛ بهطور مثال ابتدا در یک بخش یا واحد سازمان و سپس در دیگر بخشها. ماژولها یا فرایندها هم بهمرور زمان فعال میشوند.
مزایا:
- کاهش ریسک نسبت به استقرار یکمرحلهای
- افزایش زمان یادگیری برای کاربران
- کنترل بهتر منابع و روند پیادهسازی
چالشها:
- طولانیتر بودن فرایند استقرار
- احتمال بروز ناسازگاری بین سیستمهای قدیمی و جدید در دوره گذار
این روش برای سازمانهایی مناسب است که به دنبال اجرای کنترلشده و بدون ریسک هستند، حتی اگر این به معنای طولانیتر شدن زمان استقرار باشد.
استقرار موازی (Parallel Adoption)
در این روش، ERP جدید و سیستمهای قدیمی بهطور همزمان اجرا میشوند. یعنی، سازمان تا مدتی از هر دو سیستم استفاده میکند و سیستم قبلی به یکباره کنار گذاشته نمیشود تا سازمان اطمینان یابد ERP جدید بدون اختلال کار میکند. پس از اطمینان از کارکرد ERP جدید، سپس سیستم قبلی کنار گذاشته میشود.
مزایا:
- کاهش ریسک از کار افتادن سیستم
- امکان ادامه فعالیت حتی در صورت بروز مشکل در ERP جدید
چالشها:
- نیاز به منابع بیشتر برای نگهداری همزمان دو سیستم
- دشواری در هماهنگسازی دادهها میان دو سیستم در حال اجرا
مدل موازی بیشتر برای سازمانهایی مناسب است که نیاز به پایداری کامل عملکرد در طول پیادهسازی دارند.
استقرار آزمایشی (Pilot Implementation)
در این مدل، ERP ابتدا در یک محیط کوچک یا یک بخش محدود سازمان اجرا میشود. پس از بررسی عملکرد، مشکلات احتمالی برطرف شده و سپس استقرار در سطح کل سازمان انجام میگیرد.
مزایا:
- کاهش ریسک ناشی از خطاهای سیستمی
- فراهم شدن فرصت آموزش و آمادهسازی تیمها
- امکان شناسایی چالشها قبل از اجرای کامل
چالشها:
- عدم تطابق نتایج آزمایش با شرایط واقعی در سطح کل سازمان
- پیچیدگی در تعمیم نتایج به همه بخشها
این روش برای سازمانهایی مناسب است که تمایل دارند پیش از پذیرش نهایی، سیستم جدید را در ابعاد کوچکتر آزمایش کنند.
استقرار ترکیبی (Hybrid Implementation)
در این رویکرد، سازمان میتواند از ترکیب روشهای بالا استفاده کند؛ مثلاً بخشی از ماژولها را بهصورت Big Bang و بخش دیگر را مرحلهای یا موازی اجرا کند. انتخاب این مدل نیاز به شناخت دقیق از فرایندهای سازمان و توان برنامهریزی بالایی دارد.
مزایا:
- انعطافپذیری در مدیریت منابع و ریسک
- امکان تنظیم پیادهسازی بر اساس نیازهای واقعی هر بخش
چالشها:
- نیاز به طراحی دقیق سناریوی استقرار
- احتمال پیچیدگی در هماهنگسازی مراحل مختلف
مدل ترکیبی معمولاً انتخاب سازمانهایی است که به دنبال یک راهکار واقعبینانه، منعطف و متناسب با ساختار چندلایه خود هستند.
مراحل استقرار ERP در سازمانها
انتخاب روش مناسب برای پیاده سازی ERP، تنها نیمی از مسیر است؛ نیمه دیگر، برداشتن گامهای درست و طی کردن مراحل اصولی در مسیر استقرار ERP است. استقرار موفق ERP، صرفاً به انتخاب نرمافزار مناسب خلاصه نمیشود. بلکه نیازمند طیف وسیعی از فعالیتهاست که اگر با دقت، برنامهریزی و انعطاف اجرا نشوند، میتوانند به نقاط شکست پروژه تبدیل شوند. در ادامه، مهمترین مراحل استقرار ERP سازمانی را با یکدیگر مرور میکنیم:
۱. تعیین بودجه استقرار
هر پروژه ERP، پیش از هر اقدام اجرایی، به تخصیص بودجه نیاز دارد. حتی اگر این بودجه نهایی و دقیق نباشد، داشتن تصویری کلی از منابع مالی در دسترس، برای برنامهریزیهای بعدی ضروری است.
۲. ارزیابی فرایندهای در جریان سازمان
پیش از انتخاب نرمافزار یا طراحی راهکار، لازم است فرایندهای فعلی سازمان بهدقت بررسی شوند. این ارزیابی، نقاط ضعف، گلوگاهها و فرآیندهای نیازمند بازنگری را آشکار میسازد و پایهای برای تدوین مستندات نیازمندیهای سیستم خواهد بود.
۳. برنامهریزی پروژه و تعیین اهداف
در این مرحله، تیم پروژه با مشارکت مدیران سازمان شکل میگیرد. اعضای این تیم (که معمولاً کارشناسان حوزههای مختلف کسبوکار هستند)، نیازمندیهای کلیدی را مستند کرده، اهداف پروژه را مشخص میکنند و برنامه زمانبندی اولیه را تدوین مینمایند. این برنامه در ادامه با مشخص شدن انتخاب نهایی نرم افزار ERP، بازنگری خواهد شد.
۴. انتخاب سیستم ERP
انتخاب نرم افزار ERP یکی از مهمترین و استراتژیکترین تصمیمهای این مسیر است. بررسی دقیق چند راهکار، دریافت دموهای عملیاتی، سنجش میزان تطابق با نیازهای سازمان و ارزیابی خدمات پشتیبانی هر گزینه، در این مرحله انجام میگیرد.
۵. پیکربندی سیستم
در این گام، تنظیمات سیستم ERP براساس نیازهای فنی و فرایندی سازمان انجام میشود. این کار غالباً با مشارکت مشاوران صورت میگیرد. از آنجا که سیستمهای ERP معمولاً از انعطافپذیری بالایی برخوردارند، وجود مستندات دقیق نیازمندیها برای جلوگیری از انحراف در پیکربندی ضروری است.
۶. مهاجرت دادهها
یکی از حساسترین مراحل، انتقال دادههای موجود به سیستم جدید است. این مرحله باید با دقت بالا و تعریف محدوده مشخص انجام شود؛ برای مثال، دادههای قدیمی که دیگر کاربرد ندارند، ممکن است حذف شوند. همچنین، باید تصمیم گرفته شود که دادههای خارج از دامنه مهاجرت چگونه و کجا نگهداری شوند. ممکن برای نگهداری دادههایی که دیگر به آنها نیازی نیست یک سرور جداگانه اختصاص داده شود تا در صورت نیاز، از این دادهها در آینده استفاده شود.
۷. تست عملکرد ERP
آزمونهایی همچون تست عملکرد، تست کاربری و تست پذیرش کاربران (UAT) در این مرحله اجرا میشوند. این آزمونها باید در بازههای مشخص و قبل از انجام هر مرحله از پروژه انجام شود و مشکلات کشفشده بهسرعت رفع گردند. نشستهای روزانه بررسی مشکلات در این بازه کاملاً رایج است.
۸. آموزش و استقرار نهایی
پس از رفع مشکلات کلیدی، زمان آن فرا میرسد که سیستم وارد فاز بهرهبرداری شود. اما پیش از استقرار هایی، آموزش کاربران برای استفاده درست و اصولی از سیستم، باید با دقت بالا انجام گیرد. برای آموزش کاربرانی که ممکن است در آینده به سازمان اضافه شوند هم مستنداتی آماده میشود تا در اختیار آنها قرار گیرد.
۹. پشتیبانی از ERP مستقر شده
پس از استقرار رسمی سیستم، تیمی کوچکتر مسئول پاسخگویی به کاربران، آموزشهای تکمیلی، و اعمال تغییرات جزئی خواهد بود. در این فاز، اقدامات کلان یا توسعه قابلیتهای جدید معمولاً انجام نمیگیرد مگر در شرایط اضطراری.
۱۰. ارزیابی و دریافت بازخورد
در پایان پروژه، یک ارزیابی رسمی با مشارکت ذینفعان، تیم پروژه و کاربران انجام میشود تا مشخص شود آیا اهداف تعیینشده تحقق یافتهاند یا خیر. این مرحله، آغازی برای بهبود مستمر و پایهگذاری فازهای بعدی توسعه ERP است؛ برای مثال، افزودن ماژولهای جدید یا ارتقای فرایندهای تعریف شده.
چگونه از شکست در استقرار ERP جلوگیری کنیم؟
بسیاری از سازمانها با اشتیاق وارد مسیر استقرار ERP میشوند، اما بهدلیل مجموعهای از اشتباهات رایج، نهتنها به اهداف خود نمیرسند، بلکه با کاهش بهرهوری کارکنان، افزایش هزینهها و نارضایتی کاربران مواجه میشوند و در انتها این نرمافزار چیزی جز یک بخش اضافی و بدون کارکرد برای سازمان نخواهد بود.
در این بخش، به مهمترین خطاهایی میپردازیم که فرایند استقرار ERP در سازمانها را به مسیری بینتیجه تبدیل میکنند:
۱. چشمپوشی از ارتباطات شفاف با ذینفعان
استقرار یک ERP فقط یک پروژه فنی نیست؛ بلکه یک پروژه سازمانیست. نادیده گرفتن نقش ارتباطات، بهویژه با کارمندان، مدیران، تامینکنندگان و مشاوران، یکی از رایجترین اشتباهاتی است که به شکست پروژه میانجامد. اگر اعضای کلیدی در جریان اهداف، تغییرات و انتظارات قرار نگیرند، احتمال بروز مقاومت، سردرگمی و عدم پذیرش بسیار بالا خواهد بود.
۲. زمانبندی غیرواقعی برای پیادهسازی
تحت فشار قرار دادن تیم پروژه برای تحویل ERP در زمانهایی که با واقعیتهای فنی و سازمانی همخوان نیست، مثل دعوت به شکست است. برآوردهای خوشبینانه، بدون در نظر گرفتن پیچیدگیهای ماژولها، فرآیندهای فعلی و نیازهای سفارشیسازی، منجر به تاخیر، کاهش کیفیت و نارضایتی کاربران خواهد شد.
۳. تخصیص بودجه ناکافی
در بسیاری از موارد، برای گرفتن تایید نهایی از مدیریت، پروژهها با حداقل بودجه بسته میشوند. اما وقتی منابع کافی برای تحلیل، آموزش، پشتیبانی یا حتی اصلاح فرآیندها وجود نداشته باشد، مسیر پیادهسازی دچار وقفه یا بیکیفیتی میشود. پروژهای که بر پایه صرفهجویی غیرمنطقی بنا شده باشد، در بلندمدت هزینههای بیشتری به سازمان تحمیل خواهد کرد.
۴. سپردن پروژه به افراد کمتجربه یا درگیر کردن بیشازحد افراد ارشد سازمان
بسیاری از سازمانها برای صرفهجویی، پروژه را به افراد تازهکار میسپارند یا بالعکس، افراد ارشد را بیشازحد درگیر میکنند. هر دو سناریو میتواند خطرناک باشد. تجربه نشان داده برای موفقیت در پیاده سازی سیستم ERP، باید تعادلی میان تخصص، تجربه و دسترسی به منابع کلیدی برقرار کرد. استفاده از مشاوران بیرونی و متخصصان ERP در زمانهای مناسب نیز میتواند بخشی از این تعادل باشد.
۵. بیتوجهی به برنامه پشتیبانی پس از استقرار
اینکه تصور کنیم همهچیز بعد از راهاندازی رسمی تمام میشود، یک خطای جدی است. پس از اجرای اولیه، همچنان به اصلاح تنظیمات، پاسخ به سوالات کاربران و گاهی حتی بازنگری در فرایندهای موجود نیاز است. خروج زودهنگام اعضای کلیدی پروژه از این مرحله، میتواند تمام زحمات گذشته را بیاثر کند.
۶. اصرار به استفاده از ماژولهایی که کارایی لازم را ندارند
گاهی سازمانها بهجای انتخاب بهترین گزینه برای هر نیاز، اصرار دارند از تمام امکانات ERP خریداریشده استفاده کنند حتی اگر برخی ماژولها پاسخگوی نیازها نباشند. این اشتباه بهویژه در ماژولهایی مثل منابع انسانی یا مدیریت ارتباط با مشتری بیشتر دیده میشود.
۷. بیتوجهی به مدیریت تغییرات
مقاومت در برابر تغییر، واقعیتی انکارناپذیر است. اگر سازمان از ابتدا برای مدیریت این مقاومت برنامهریزی نکند، ریسک شکست افزایش مییابد. آموزش، فرهنگسازی، مشارکت کارکنان و شفافسازی اهداف از جمله ابزارهایی هستند که باید از ابتدا تا پایان پروژه فعالانه استفاده شوند.
۸. نبود برنامه آموزشی مؤثر
یکی از مهمترین عوامل موفقیت استقرار نرمافزارهای سازمانی، آموزش درست کاربرانی است که از این نرمافزار استفاده میکنند. اگر آموزش کارکنان بهدرستی انجام نشود یا محتوای آموزشی با سیستم واقعی مطابقت نداشته باشد، کاربران با سردرگمی، خطا و حتی نارضایتی مواجه میشوند و بهرهوری سیستم به شدت افت میکند.
معیارهای سنجش موفقیت پیاده سازی ERP
بعد از عبور از پیچوخمهای استقرار و مقابله با چالشهای اجرایی، این سؤال مهم پیش میآید: آیا پروژه ERP موفق بوده است؟ بسیاری از مدیران پروژه یا تصمیمگیران سازمانی بهدنبال پاسخی دقیق، قابلاندازهگیری و قابلدفاع برای این پرسش هستند. برای پاسخ به این سؤال، باید به معیارهایی رجوع کرد که هم واقعگرایانهاند و هم قابلسنجش.
در ادامه، مهمترین معیارهایی را مرور میکنیم که بررسی آنها تصویری روشن از وضعیت پیاده سازی سیستم ERP در سازمانها ارائه میدهد:
۱. انطباق با بودجه اولیه
یکی از سادهترین اما مهمترین شاخصها، سنجش تطابق پروژه با بودجه مصوب است. اگر هزینهها فراتر از پیشبینیها رفته باشند، لازم است بررسی شود که آیا این افزایش به دلیل تصمیمهای منطقی و نیازهای جدید بوده یا ناشی از ضعف در برنامهریزی و مدیریت. مستندسازی این انحرافها و دلایل آنها برای دفاع از پروژه و یادگیری در مراحل بعدی ضروری است.
۲. مقایسه با زمانبندی اعلامشده
موفقیت در استقرار نرمافزارهای سازمانی فقط به انجام کار ختم نمیشود؛ بلکه باید در زمان مناسب و مطابق برنامه انجام شود. مقایسه تاریخهای واقعی با برنامهریزیشده، و تحلیل دلایل هرگونه تأخیر، هم به ارزیابی پروژه فعلی کمک میکند و هم برای پروژههای آتی ارزشمند است.
۳. نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
ممکن است بلافاصله پس از راهاندازی، بازده مالی مشخصی دیده نشود. اما با گذر زمان و با عادت کاربران به سیستم، انتظار میرود بهرهوری افزایش یافته و هزینههای عملیاتی کاهش یابد. محاسبه ROI یکی از مهمترین ابزارهای اثبات اثربخشی ERP است، بهویژه زمانی که مدیران ارشد بهدنبال بازگشت ملموس سرمایهگذاری هستند.
۴. سطح مهارتهای بهدستآمده در سازمان
یکی از مزایای جانبی و ارزشمند پروژههای ERP، افزایش دانش و توانمندی تیم داخلی است. اگر در طول پروژه، کارمندان کلیدی آموزش دیدهاند تا بتوانند پشتیبانی، پیکربندی و نگهداری از سیستم را بهعهده بگیرند، این یک سرمایهگذاری بلندمدت برای سازمان محسوب میشود. این معیار، بهویژه زمانی اهمیت پیدا میکند که سازمان بخواهد از وابستگی به مشاوران خارجی بکاهد.
۵. کیفیت بازخورد کاربران نهایی
در کنار اعداد و ارقام، تجربه واقعی کاربران هم معیار کلیدی موفقیت است. از طریق نظرسنجیهای ساختاریافته یا جلسات بازخورد حضوری، میتوان اطلاعات ارزشمندی درباره کاربری سیستم، دقت دادهها، سرعت انجام عملیات و سطح رضایت عمومی بهدست آورد. گاهی یک بازخورد منفی صادقانه، بیش از ده گزارش فنی ارزش دارد.
سخن نهایی
تصمیمگیری درباره پیادهسازی ERP به معنای انتخاب بین حفظ وضعیت موجود یا حرکت بهسوی یک نظم جدید در مدیریت فرایندهای کسبوکار است. همانطور که دیدیم، این مسیر پر از فرصتها و البته چالشهایی است که تنها با برنامهریزی دقیق، درک واقعبینانه از پیچیدگیها، پرهیز از اشتباهات رایج و ارزیابی مستمر میتوان به موفقیت در آن دست یافت.در چنین مسیر حساسی، انتخاب نرمافزار مناسب نقش تعیینکنندهای دارد. نرم افزار ERP همکاران سیستم بهعنوان یکی از بهترین نرم افزارهای ERP ایرانی، راهکاری است که متناسب با نیاز سازمانهای متوسط و بزرگ، در دو مدل ابری (Cloud) و On-premise ارائه میشود. این تنوع در مدلهای پیادهسازی، به سازمانها اجازه میدهد که متناسب با زیرساخت و اهداف خود، راهکار مناسبی را انتخاب کنند.