از زمانی که تجارت الکترونیک تکامل یافته است، گفتگو و بحث در مورد مالیات مناسب آن بسیار کند بوده است. حوادث پیرو پروندهی آمازون برخی از بحثهای اولیه در خصوص مالیات معاملات اینترنتی را آشکار کرد. این بخش به روشنی و به طور خلاصه به بحث در خصوص جمع آوری مالیات از معاملات اینترنتی میپردازد. همچنین پیشنهادات ملی که این بحث را مورد هدف قرار دادهاند مورد بررسی قرار میگیرد. سپس بررسی میگردد که کدام دادگاهها در پرتو این قانونگذاری ملی و ایالتی در این موضوع تصمیم گیری میکنند. همچنین این متن پیشنهاداتی قانونی در خصوص مالیات معاملات اینترنتی ارائه مینماید.
چندین استدلال اولیه برای تحمیل مالیات بر فروش در معاملات اینترنتی وجود دارد. طرفداران مالیات بر فروش در معاملات اینترنتی استدلال میکنند که سازمانهای لابی کننده و واسطههای سیاسی، قانونگذاران را از اعمال مالیات بر فروش در تجارت الکترونیک دلسرد مینمایند. آنها اعمال مالیات بر فروش در معاملات اینترنتی را درمانی ترجیحی برای اقتصاد میدانند و می گویند چنین درمانهایی مصرف کنندگان را به انتخاب تجارت الکترونیک به جای اشکال سنتی تجارت سوق میدهد.
مورد بعدی این که طرفداران مالیات بر فروش استدلال میکنند که فقدان چنین مالیاتی شکاف دیجیتال را افزایش میدهد. آنها استدلال میکنند که تنها راه برای پیشرفت اقتصاد در این زمینه این است که هم برای تجارت الکترونیک و هم برای سایر موارد به میزانی یکسان مالیات در نظر گرفته شود. نکتهی بعدی این که برخی استدلال میکنند که این سایتها برای بقا نیاز به حمایت دارند اما طرفداران اخذ مالیات استدلال میکنند که بله، خرده فروشان اینترنتی کوچک برای بقا احتیاج به حمایت دارند اما غولهایی مانند آمازون، ای بی [۱] و اوراستاک بخش قابل توجهی از خرید مصرف کنندگان را به دوش میکشند. در نتیجه دیگر نیاز به محافظت از چنین شرکتهایی با معافیت مالیات برای رشد بهتر آنها نیست. در نهایت آنها استدلال مینمایند که مالیات اخذ شده از سایتهای اینترنتی میتواند منبع درآمدی مهم برای خزانهی دولت محسوب گردد. این افراد استدلال میکنند که با توجه به وضعیت رو به رشد تجارت الکترونیک، ناتوانی ایالات در جمع آوری مالیات بر خرید مصرف کنندگان عواقب منفی اقتصادی جدی به بار خواهد آورد.
اما در این میان برخی مخالف جمع آوری مالیات در این خصوص میباشند. افرادی که مخالف جمع آوری مالیات بر فروش توسط خرده فروشان اینترنتی هستند مالیات وارد بر تجارت الکترونیک را خلاف قانون اساسی و غیر منصفانه میدانند. اولین استدلالی که این افراد میکنند این است که مالیات بر فروشی که بر تجارت الکترونیک وارد میگردد منجر به از دست دادن شغل و آسیب به کسب و کارهای کوچک میگردد. به عنوان مثال بسیاری از گروههای وابسته به آمازون کسب و کارهای کوچک بودند که به دلیل قوانینی که ایالات وضع کردند آمازون روابط خود را با آنها قطع نمود و تأثیری منفی بر کسب و کار آنها گذاشت. مورد دیگری که استدلال میکنند این است که از آن جا که رویهی قضایی دیوان عالی کشور بر این منوال است که دولتها و ایالتها نمیتوانند خرده فروشی را ملزم به اخذ مالیات نمایند مگر آن که رابطهی قابل توجهی میان آن خرده فروش و ایالت وجود داشته باشد و چون این پیوند و رابطه میان خرده فروش اینترنتی و ایالت مالیات گیرنده وجود ندارد، قانونی که اخذ مالیات را در معاملات اینترنتی تحمیل مینماید بند تجاری قانون اساسی را نقض میکند، همانگونه که اشاره کردیم بند تجاری به بخش ۸ قانون اساسی اشاره دارد که به کنگره قدرت تنظیم تجارت با کشورهای خارجی و میان ایالات مختلف را میدهد. استدلال بعدی آنها این است که تحمیل مالیات بر تجارت الکترونیک غیر منصفانه است زیرا امروزه خرده فروشان اینترنت برای باقی ماندن در بازار رقابتی و رشد در بازار احتیاج به حمایت بیشتری دارند. مخالفان بیشتر استدلالهای خود را بر حمایت از همین کسب و کارهای کوچک متکی میکنند. به عنوان مثال اشاره مینمایند که بیش از ۱۷۰۰۰ کسب و کار کوچک در کالیفرنیا با ارسال نامههایی مخالفت خود را به قانونگذاران برای جمع آوری مالیات و تحمیل آن بر خرده فروشان اینترنتی نشان دادند. این کسب و کارهای کوچک در درجهی اول با جمع آوری مالیات مخالفت کردند زیرا بسیاری از این کسب و کارها با قرار دادن تبلیغات خارج از ایالت خود بر روی وبسایت هایشان کسب درآمد میکردند و این در حالی بود که آن لایحه بیان میکرد که اگر کسی تبلیغاتی را بر روی وبسایت های کالیفرنیا قرار دهد و پیوندی در آن با کالیفرنیا وجود داشته باشد آن کسب و کار باید مالیات تمامی درآمدهایی را که در این خصوص دریافت کرده است را بپردازد.
پیشنهاد
قوانین متناقض و پیچیدگیهای قانونی ایالتهای مختلف قانونگذاران را مجبور کرد تا برای ایجاد یک قانون مالیاتی متحدالشکل برای تنظیم مالیات تجارت الکترونیک تلاش نمایند. قانونگذاران تلاش کردند تا جانب هر دو گروه طرفداران را حفظ نمایند. یک مثال در این خصوص توافقنامهی کارآمد مالیات بر فروش و مصرف است که در سال ۲۰۰۲ به تصویب رسید. قانون گذاران طرحهای دیگر ملی را نیز از جمله قانون عدالت بازار تدوین نمودند. در این بخش اطلاعات مربوط به هر یک از این اقدامات و نحوهی تلاشها برای کاهش چالشهای قانون اساسی در رابطه با جمع آوری مالیات بر فروش در خصوص معاملات اینترنتی بررسی میگردد.
توافقنامهی مالیات بر مصرف و مالیات بر فروش کارآمد [۲]
کنگره در ۱۲ نوامبر سال ۲۰۰۲ این توافقنامه را به تصویب رساند. هدف اساسی از این توافقنامه، ساده و مدرن کردن اجرا و ادارهی مالیات بر فروش و مالیات بر مصرف به منظور کاهش قابل توجه بار انطباق مالیاتی بود. هدف دیگر این قانون یافتن راه حلی برای پیچیدگی سیستم دریافت و جمع آوری مالیات بود. این توافقنامه استانداردهایی را به وجود آورد که از طریق آن ایالتها میتوانند قانونی ایجاد نمایند که خرده فروشان اینترنتی و دیگر فروشندگان از راه دور را تشویق به جمع آوری مالیات بر فروش از مشتریانی نمایند که در ایالتهای شرکت کننده زندگی میکنند. ایالتهای شرکت کننده در این توافقنامه نیز شروع به قانونگذاری مطابق با این توافقنامه نمودند.
قانون انصاف بازار [۳]
سناتور مایک انزی سناتور جمهوری خواه ایالت وایومینگ، دیک دوربین دموکرات از ایالت ایلینوی، لامار الکساندر جمهوری خواه از ایالت تنسی و تیم جانسون دموکرات از داکوتای جنوبی لایحهای تحت عنوان انصاف بازار را ارائه کردند. این قانون در صورت تصویب یک چهارچوب اساسی برای جمع آوری مالیات بر فروش آنلاین فراهم میآورد به طوری که جمع آوری را از جانب فروشندگان ثالث تسهیل مینماید. این قانون خرده فروشان خارج از ایالت را به جمع آوری مالیات بر فروش در زمان خرید ملزم مینماید. حمایت از این قانون شکلی آمیخته داشت. آمازون بیان کرده است که پشتیبانی قوی برای تصویب این لایحه خواهد داشت و با کنگره، ایالات و خرده فروشان همکاری خواهد کرد تا این قانون دو حزبی به تصویب برسد. آمازون استدلال کرد برخلاف قوانین دیگر که آمازون را هدف قرار داده بودند این قانون ساده است و به طور گسترده عمل میکند و فقط آمازون را هدف قرار نداده است. در مقابل اما ای بی ((eBay از قانون انصاف بازار حمایت نکرده است. گروه تجاری این شرکت دلایل مخالفت این شرکت را طی بیاناتی که آن را در وبسایت خود قرار میدادند اعلام نمودند. آنها اظهار داشتند که بسیار باعث دلگرمی است که کسانی در مجلس هستند که مایل به ایستادن در حمایت از نوآوری و کارآفرینی در مقابل اقدامات واپسگرایانه میباشند اما بسیط بودن اخذ مالیات که آن را به کسب و کارهای کوچک نیز توسعه میدهد مانعی بر سر راه کارآفرینان برای ایجاد شغل و فعالیتهای اقتصادی است.
اما طرفداران این قانون به این ادعای ای بی پاسخ دادند و بیان کردند که قانون انصاف بازار کسب و کارهای الکترونیکی کوچک را که فروش ناخالص آنها سالانه کمتر از ۵۰۰۰۰۰ دلار است از جمع آوری مالیات بر فروش معاف کرده است.
آثار بالقوهی قوانین مالیات بر فروش معاملات اینترنتی بر مصرف کنندگان، خرده فروشان و ایالات
مالیات بر فروش در خریدهای آنلاین بر مصرف کنندگان، خرده فروشان اینترنتی و ایالات و دولتها در روشهای گوناگونی تأثیر میگذارد. مصرف کنندگانی که به خرید آنلاین میپردازند دیگر هیچ انتخابی برای جلوگیری از مالیات بر فروش نخواهند داشت. در نتیجه خریدارانی که برای خرید کالاهای خود به روشهای آنلاین متوسل میشوند ممکن است به روشهای خرید فیزیکی روی آورند. خرده فروشان اینترنتی ممکن است برای حفظ مزیت رقابتی خود قیمتهای خود را پایین بیاورند. این قانون همچنین ممکن است خرده فروشان اینترنتی را مجبور به توسعهی سیستمهای تدارکات به جهت جمع آوری مالیات بر فروش در تمامی معاملات نماید. دولتها و ایالتها نیز از این امر بهره خواهند برد به این ترتیب که درآمد حاصل از مالیات بر فروش وارد بودجهی دولتها خواهد شد به طوری که مالیاتهای جمع نشدهی یک سال در ایالات متحده ۲۳ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
پیشنهاداتی مانند قانون انصاف بازار که در انتظار تصمیم در دیوان عالی ایالات متحده به سر میبرند نشان میدهد که قانونگذاران و دادگاهها در حال تلاش برای ایجاد یک روش مناسب برای جمع آوری مالیات معاملات اینترنتی است.
چشم انداز قانونی پیرامون مالیات تجارت الکترونیک مبهم و دشوار برای پیش بینی است. این متن استدلال میکند که قانونگذاران برای تهیهی پیش نویس قانون مرتبط با مالیات تجارت الکترونیک باید شرایط زیر را هدف قرار دهند:
۱) این قانون باید چشم انداز مالیاتی را نه تنها برای خرده فروشان بلکه برای مصرف کنندگان نیز روشن سازد.
۲) این قانون باید مطابق با قانون اساسی باشد.
۳) این قانون باید به همان میزان که کسب و کار مجازی را ارتقاء میدهد در پرورش و رشد تجارت الکترونیک نیز بکوشد.
۴) این قانون باید با پرداختن به تحولات فناوری و تجارت الکترونیک تفکری رو به جلو و پیشرفت داشته باشد.
در توضیح اولین مورد باید گفت هر کسی که در فضای مجازی به کسب و کار میپردازد باید بداند که از چه قوانینی باید اطلاعات نماید و میبایست اطلاعات روشنی در این خصوص داشته باشد که چه مالیاتهایی باید بپردازد و کجا این مالیاتها باید پرداخته شوند و چه حمایتهایی برای مصرف کنندگان در خصوص فروش محصولات و خدمات وجود دارد، دانستن این موارد و مهیا کردن زیر ساختهای قانونی در این خصوص اجازه میدهد که تجارت الکترونیک به عنوان نیروی تعیین کنندهای در بازار بتواند به رشد و پیشرفت خود ادامه دهد.
با داشتن یک استاندارد مشخص هم مصرف کنندگان و هم دارندگان کسب و کار آگاه خواهد شد که چه چیزی در انتظار آنها است و میتوانند در این خصوص به پیش بینی بپردازند. این امر یک پایه و اساس قابل پیش بینی ایجاد میکند که بر اساس آن تجارت الکترونیک شکوفا میشود. قابلیت پیش بینی، نکتهای بسیار حیاتی هم در دیدگاه طرفداران مالیات بر فروش و هم در دیدگاه مخالفان آن میباشد. کسب و کارهای کوچک و بزرگ از قابلیت تطبیق مسائل مالیاتی با روشهای حسابداریشان سود میبرند و مصرف کنندگان نیز از این که چگونه و چه زمانی باید مالیاتهای کالاهای خریداری شدهی خود را محاسبه نمایند آگاه شده و منفعتی نصیب آنها خواهد شد.
قانون ممکن است بر گونههای مختلفی از کسب و کار تأثیرهای متفاوتی بگذارد اما یک استاندارد سازگار، کارآمدی را به شکل مؤثری ارتقاء خواهد داد. برای مثال اگر هر ایالتی مجموعهی متفاوتی از قوانین حسابداری داشته باشد، هر فردی با هر کسب و کاری باید هنگام تجارت در هر ایالتی به پژوهش در خصوص قوانین هر ایالت بپردازد. چنین روندی که همراه با تحقیق و انطباق میباشد به تلاشها و منابع قابل توجهی از آن کسب و کار نیازمند است. این روند ممکن است برای برخی کسب و کارهای کوچک مانعی بزرگ محسوب شود. بنابراین قانونگذاران باید متن بهتری را تهیه نمایند تا انتظارات را مدیریت کند و موجب تسهیل برنامه ریزی برای صاحبان کسب و کار و مصرف کنندگان گردد و در نتیجه این اطمینان حاصل شود که تنوع بیشتری در بازار به وجود خواهد آمد.
نکتهی دومی که بیان کردیم این بود که قانونگذاری پیرامون مالیات اینترنتی باید مطابق با قانون اساسی باشد. بدین معنا که قانون باید اصول قانون اساسی به ویژه بند تجاری این قانون را که در بخش هشتم قرار دارد رعایت نماید. قانون همچنین باید یکنواخت باشد تا به ایالتها اجازه دهد که به منابع درآمدی بالقوه درحالیکه به ترویج کسب و کار مجازی میپردازند دسترسی داشته باشند. قابل پیش بینی بود که خرده فروشان اینترنتی جمع آوری مالیات در معاملات اینترنتی را خلاف قانون اساسی بدانند که چنین هم شد. قانونگذاران همچنین باید دقت نمایند که قانون تنها یک نوع خاص از کسب و کار را هدف قرار ندهد.
مورد سوم این بود که قانون جدید نباید برای خرده فروشان کوچک سنگین باشد. به منظور حفظ تنوع بازار در اختیار بودن گزینههای بیشتری نزد مصرف کنندگان لازم است که کسب و کارهایی بیش از چند کسب و کار بزرگ و مطرح بر بازار تسلط داشته باشند. بدین ترتیب قانونگذاران باید بررسی کنند که آیا مالیات کسب و کارهای کوچک را از رقابت کارآمد منع مینماید یا خیر؟
مورد بعدی این است که قانون باید به موقع باشد. به این معنا که قانون باید خود را با تحولات جدید به ویژه تحولات مرتبط با تجارت الکترونیک منطبق نماید و به عبارتی به صوت مدام به روز رسانی شود. قانونگذاران همچنین باید موارد دیگر مرتبط با معاملات آنلاین از جمله حریم خصوصی و سایر کسب و کارها را نیز مد نظر قرار دهند و قوانین از رده خارج را با ایجاد قوانین جدید نسخ نماید. تجارت الکترونیک اساساً تکامل کاتالوگهای پستی زمان گذشته است. بدین ترتیب قانونگذاران باید تجزیه و تحلیل نمایند که پیشرفتهای جدید تکنولوژیکی چه پیشرفتهایی هستند و این که آیا این پیشرفتها بخشی از چشم انداز مصرف کننده محسوب میشوند یا خیر. به عبارت دیگر رابطه و پیوند فیزیکی دیگر ابزاری مناسب برای تعیین مسئولیت مالیاتی نیست. بنابراین قانونگذاران به نوع جدیدی از مالیات احتیاج دارند که خرید آنلاین را پوشش دهد و مدلی عادلانه برای توزیع درآمد مالیاتی به ایالات باشد.
قابلیت دولت برای اخذ مالیات از یک نهاد خارج از ایالت بحثی جدید نیست. پاسخ به این پرسش که چگونه از معاملات تجارت الکترونیک مالیات اخذ شود نیز بحث کاملاً جدیدی محسوب نمیشود. در ابتدا هدف اصلی قانونگذاران این بود به شکلی مالیات وضع گردد که تجارت الکترونیک ادامه یابد و از رشد و توسعهی خرده فروشان اینترنتی حمایت گردد. امروزه با این حال بسیاری از خرده فروشان اینترنتی شرکتهای بزرگ هستند و اگرچه رشد تجارت الکترونیک بسیاری از عناصر بحث را تغییر داده است برخی دیگر از عناصر بدون تغییر باقی ماندهاند. اگرچه نیاز به یک رابطه و پیوند فیزیکی برای اخذ مالیات تکامل یافته است دادگاه در ابتدا به این مسئله توجه میکند که آیا رابطهای فیزیکی میان ایالت مالیات گیرنده و مالیات دهنده وجود دارد یا خیر. یک پروندهی خاص پروندهی سایت آمازون علیه ادارهی مالیات و امور مالی نیویورک بود که بحثهایی اساسی در این خصوص مطرح کرد که موجب شد قانونگذار به فکر قوانینی بیافتد که چشم انداز مالیاتی را نه فقط برای خرده فروشان اینترنتی بلکه برای مصرف کنندگان نیز روشن نماید. بدین معنا که هر قانون جدید به همان میزان که باید کسب و کار مجازی را ترویج نماید و ارتقاء دهد باید به پرورش و رشد تجارت الکترونیک هم بپردازد. به این ترتیب قوانین جدید باید با هدف پرداختن به تحولات تکنولوژیک تجارت الکترونیک فکری رو به جلو را دنبال نمایند. بنابراین بحث مقالهی ما در این خصوص نبود که ما باید مالیات بگیریم یا خیر بلکه در این خصوص است که چگونه باید به اخذ مالیات اقدام نمود. بر این اساس قانونگذار باید ماهیت چند وجهی این موضوع را برای اعمال مؤثر مالیات و در محدودهی قانون اساسی بررسی نماید.
[۱]. eBay [۲]. Streamlined Sales and Use Tax Agreement (SSUTA) [۳]. Marketplace Fairness Act