چگونگی حمایت قانونی از گونه های نوین آفرینش های فکری که در نتیجه پیشرفت های به وجود آمده در حیطۀ فناوری های اطلاعاتی پا به عرصه نهاده اند، پرسشی است برخاسته از مبحثی بنیادین. بی شک یکی از پر مناقشه ترین موضوعات در این مقاله، انتخاب رژیم مناسب مالکیت فکری جهت حمایت از نرم افزارهایرایانه ایست. با وجود اینکه نظام کپی رایت و نظام اختراعات دو قالب حقوقی مالکیت فکری موجود جهت حمایت از نرم افزارهای رایانه ای هستند، لیکن کشورها بسته به سطح توسعه یافتگی شان در این حوزه، خط مشی های مختلفی را جهت تحقق امر یاد شده، اتخاذ می کنند. اجماع بین المللی فعلی در این خصوص، حاکی از آن است که حمایت کپی رایتی به عمل آمده بر اساس موافقت نامۀ تریپس، مناسب ترین ساز وکار حمایتی موجود به حساب می آید. با این وجود تا زمانی که نتوان بر اساس مقررات تریپس از ثبت برنامههای رایانه ای به عنوان اختراع جلوگیری کرد، این دسته از ابداعات فکری همچنان میتوانند موضوع ثبت گواهیهای اختراع نیز قرار گیرند.
متعاقب ظهور آفرینشهای فکری فناوری محور، پرسشهای اجتناب ناپذیر ذیل، فراروی سیاستگذاران مالکیت فکری قرار گرفت :
1.کدام نوع از انواع حمایت های مالکیت فکری برای این منظور مناسب است؟
2.قلمروی حمایت ها تا کجا خواهد بود؟
3.حداکثرسازی منافع اجتماعی در خصوص این نوع از آفرینش های فکری در حالیکه به پدیدآورنده یا مالک آنها حقوق انحصاری جهت آفرینشهای مزبور اعطا میشود، چگونه میسر خواهد بود؟
پاسخ به این پرسشها هنگامی که گونههای نوین آفرینشهای فکری همچون برنامههای رایانهای با چهارچوبهای مرسوم مالکیت فکری هماهنگ نباشد، به طرز فزایندهای پیچیده میشود.
نظام کپی رایت و نظام اختراعات دو قالب حقوقی عمدۀ مالکیت فکری هستند که می توان به وسیلۀ آننرم افزارهای رایانه ای را مورد حمایت قرار داد.
به طور کلی قوانین و مقررات نظام کپیرایت از بیانهای اصیل در برابر تکثیرهای عینی حمایت می کند و نه از ایدههای صرف. این در حالی است که در ارتباط با نرمافزارهای رایانهای باید گفت هم برنامهها و هم دستورالعملهای قابل خوانش توسط انسان و هم برنامهها و دستورالعملهای قابل خوانش توسط دستگاه، واجد شرایط برای حمایت کپی رایتی هستند؛ در این میان، چالش حمایت کپی رایتی این است که اگرچه دستورالعمل های دستگاهی به عنوان یک متن مکتوب، موجود هستند، لیکن این گونه از برنامه هابه طور مرسوم از یک جایگاه و نقش تجاری یا سوداگرانه برخوردار می باشند که توسط گواهیهای اختراع، مورد حمایت قرار می گیرند. بنابراین نظام کپیرایت نمیتواند از نسخۀ ثانوی برآمده از بازآفرینی همان اثر مورد حمایت در نظام اختراعات یا از اثر تولیدی مشابه که با استفاده از بیان متفاوت ایجاد شده حمایت مضاعف به عمل آورد.
به عبارت دیگر در جایی که یک رقیب از ایدۀ مشابه رقیب خود جهت ایجاد اثر خویش استفاده می کند، مشروط براین که اثر وی، آفرینش مستقلی به شمار آید، از این منظر، هیچ گونه نقض کپی رایتی رخ نداده است. برخلاف نظام کپی رایت، نظام اختراعات، انحصارهای محدودی را به دارندگان گواهی اختراع به جهت ایده های نوآورانه ایشان اعطا می کند. حمایت نظام اختراعات حتی در مقابل مخترعین ایدۀ مشابه نیز قابل تسری و اتکا است؛ با این حال در زمینۀ برنامههای رایانهای، قابلیت ثبت آنها به عنوان اختراع به طرز گسترده ای با مناقشات نظری و اختلافات در رویکردها همراه است. در این راستا بحث قابل تأملی وجود دارد دائر بر اینکه آیا فایده ونفع اعطای حق اختراع برای نرم افزارها بیشتر از هزینه ها و محدودیت های ناشی از آن است یا خیر؟
استدلال مرسوم در دفاع از شمول حمایت نظام اختراعات بر نرم افزارهای رایانه ای این است که حمایت مزبور، سبب ارتقاء سطح سرمایه گذاری در این حوزه شده و همچنین ماهیت به شدت فنی نرم افزار نیز چنین اقتضایی دارد. در مقابل تأکید مخالفان بر آثار منفی گواهی های اختراع نرم افزاری بر طراحان نرم افزارهای منبع باز(open source) و آثار زیانبار این گواهی ها بر شرکت های کوچک و متوسط نرم افزاری است. اثر ضد رقابتی اختراعنامه های نرم افزاری از طریق محرومیت زایی برای رقبا در صنعت نرم افزار و قیمت بالایی که انحصارگران میتوانند بر مصرفکنندگان و مشتریان تحمیل کنند از دیگر دلایلی است که بر ضد حمایت نظاماختراعات در این حوزه مطرح میشود. با توجه به این وضعیت، اغلب کشورها بر اساس مراحل مختلف خود در زمینۀ توسعۀ اقتصادی و منافع متفاوتشان، در خصوص نوع و قلمروی حمایت مالکیت فکری از برنامههای رایانهای، مواجه با اختلافاتی در رویکرد و خط مشیء هستند.
به ویژه قبل از انعقاد موافقتنامۀ تریپس، وضعیت حمایت از برنامه های رایانه ای با توجه به کنوانسیون پاریس که تنظیم کنندۀ حقوق اختراعات جهانی است، تعریف نشده و بلاتکلیف و براساس کنوانسیون برن نیز که متکفل تنظیم رژیم حقوقی کپی رایت بین المللی است، موضوع حمایت از نرم افزارهای رایانه ای بحث برانگیز و اختلافی به شمار می آمد. موافقت نامۀ تریپس با بیان اینکه : (( برنامه های کامپیوتری، چه به صورت منبع و چه به صورت کدنویسی شده، به عنوان آثار ادبی، مورد حمایت نظام کنوانسیون برن خواهند بود )) ، برنامه های رایانه ای را در ذیل مبحث کپی رایت قرار داد. علاوه بر این، موافقت نامۀ تریپس مقرر داشت که تمامی کشورهای عضو می بایستی سازوکارهای قضایی و اداری لازم جهت اجرای مفاد موافقت نامه را ایجاد کرده و نهتنها جهت حمایت از برنامه های رایانه ای، بلکه برای حفظ تمامی مصادیق مالکیت های فکری، مکانیزم حل و فصل اختلافات را فراهم آورند.
با وجود موافقت نامه تریپس، این پرسش که آیا برنامههای رایانهای میتوانند به عنوان اختراع ثبت شوند یا خیر، بی پاسخ مانده است. مادۀ 27 موافقت نامه مقرر داشته :(( صدور گواهیهای اختراع میبایستی برای هر گونه از اختراعات در تمام زمینههای فناوری، آزاد باشد، مشروط بر این که اختراعات یادشده واجد کاربرد صنعتی باشند)). در حالی که پاراگراف دوم و سوم همان ماده به کشورهای عضو اجازه داده تا بعضی از مصادیق همچون درمانهای پزشکی یا اختراعاتی را که برای امر سلامت یا محیط زیست زیانبار است را از قاعدۀ امکان صدور گواهی اختراع مستثنی سازند، اشاره ای به برنامههای رایانهای نکرده و بدون تصریح به امکان یا عدم امکان صدور گواهیهای اختراع نرمافزاری، اتخاذ این تصمیم را به امضاکنندگان آن یعنی کشورهای عضو، سپرده است. با این وجود حتی موضع کشورهای توسعه یافته در خصوص این که آیا برنامههای رایانهای میبایستی قابل ثبت باشند یا خیر؟ با یکدیگر متفاوت بوده ودر مورد اینکه در صورت قابلیت ثبت به عنوان اختراع، چه محدودیتهایی باید اعمال شود نیز در بین کشورها، اختلاف رویکرد وجود دارد. موضع ایالت متحده آمریکا در خصوص قابلیت ثبت نرم افزار به عنوان اختراع، یکی از لیبرال ترین مواضع در میان کشورهای توسعه یافته است. بر اساس قانون اختراعات آمریکا : (( هر کس هر فرآیند، دستگاه، فرآورده یا ترکیبی از آنها که جدید و مفید باشد را اختراع یا اکتشاف کند می تواند گواهی اختراع تحصیل نماید)). با این حال دیوانعالیایالاتمتحدهآمریکا، قوانین طبیعت، پدیدههای طبیعی و ایدههای انتزاعی را از شمول حمایت نظام اختراعات استثنا کرده است. تا قبل از سال 1981 ادارۀ اختراعات و علائم تجاری آمریکا، برنامههای رایانهای و اختراعات مرتبط با اینگونه برنامهها را به عنوان الگوریتمهای ریاضی یا ایده های انتزاعی میانگاشت و به این موارد، گواهی اختراع اعطا نمیکرد. لیکن بعد از تصمیم دیوان عالی ایالات متحده در پروندۀ دیاموند علیه دایر مبنی بر اینکه دعوای نقض حق اختراع به صرف اینکه اختراع از یک فرمولریاضی یا برنامۀ رایانهای یا رایانۀ دیجیتالی بهره جسته، نمیتواند مورد رد و انکار قرار گیرد، نگرشها نسبت به اختراعات نرمافزاری به طرز قابلتوجهی تغییر کرد. امروزه ایالات متحدۀ آمریکا به طیف وسیعی از نرمافزارها ی رایانهای و اختراعات مرتبط با رایانه، مشروط بر اینکه نتایج و آثار ملموس، مفید و مشهود را به ارمغان آورند، گواهی اختراع اعطا میکند.
موضع اتحادیۀ اروپا در خصوص حمایت از برنامه های رایانه ای تا حدودی از ایالات متحده آمریکا متفاوت است. اگرچه پاراگراف 2 مادۀ 52 کنوانسیون ثبت اختراع اروپا به صراحت برنامههای رایانهای را از موارد قابل ثبت استثنا کرده است، لیکن پاراگراف 3 همان ماده چنین اشعار داشته که تمامی موارد فهرست شده در پاراگراف 2 صرفاً به همین عنوان از موارد قابل ثبت استثنا شده است. از این عبارت فهمیده میشود که مانند سایر بخشهای پاراگراف 2، برنامههای رایانهای با مانعی جهت ثبت به عنوان اختراع روبرو نیستند.
رویۀ فعلی ادارۀ ثبت اختراعات اروپایی مبتنی بر اعطای گواهیهای اختراع به آن دسته از اختراعات مرتبط با برنامههای رایانهای است که به وجود آورندۀ یک اثر فنی بوده و فراتر از یک اثر متقابل معمولی فیزیکی میان برنامۀ رایانه ای و رایانه باشد. به منظور ایجاد هماهنگی میان رویههای کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا، کمیسیون اروپایی، دستورالعملی برای پارلمان و شورا در خصوص قابلیت ثبت اختراعات اجرا شونده توسط رایانه به عنوان اختراع را در فوریۀ 2002 پیشنهاد کرد. هدف از دستورالعمل پیشنهادی، اعطای حمایت نظام اختراعات به اختراعات اجرا شونده توسط رایانه بود، مشروط بر این که این اختراعات، جدید بوده و محتمل برای کاربرد صنعتی باشند و همچنین در بردارندۀ گام ابتکاری نیز باشند. با این وجود، طرح پیشنهادی مذکور، به موضوع اصلی تعارض میان کشورهای عضو تبدیل شده و همچنین سبب ایجاد مناقشه میان شورا و پارلمان گردید. پس از چندین سال بحث و گفتگو، نهایتاً طرح پیشنهادی توسط پارلمان اروپا با اکثریت قریب به اتفاق بر اساس رأی مورخ 6 جولای 2005 رد شد. بر اساس روش تصمیم گیری اشتراکی، فرآیند قانونگذاری با رد طرح پیشنهادی به انتها رسید و دستورالعمل مزبور تحت هیچ قالبی، صورت قانون به خود نگرفت. بنابراین کشورهای عضو آزادند تا رویه های خود را اتخاذ کنند.
عده ای عقیده دارند که نرم افزارهای رایانه ای معمولاً یک نوع الگوریتم یا فرمول ریاضی است. الگوریتم مجموعه ای از گام هایی است برای حل یک مشکل و برنامه رایانه ای، در واقع پیاده سازی یک الگوریتم است شبیه به پیاده سازی یک معادله ریاضی؛ از این رو، اعطای گواهینامه های اختراع برای الگوریتم های ریاضی ممکن است دیگران را از اجرای فرآیندهای مشابه منع کند. پس به مانند الگوریتم های ریاضی، برنامههای رایانهای نیز نمیبایستی به عنوان اختراع ثبت شود.
هدف اصلی حمایت نظام اختراعات عبارت است از اعطای انگیزههای اقتصادی به مخترع به منظور انجام فعالیتهای نوآورانه. برخلاف بخشهایی از صنعت نظیر صنعت داروسازی، ایجاد نرمافزارهای رایانهای و نوآوریهای این حوزه از لحاظ تجاری برای طراحان نرمافزار، بدون اعطای حمایت نظام اختراعات هم جذاب است. تحولات عظیمی که صنعت نرم افزار در سه دهه اخیر به دست آورده، شاهدی گویا بر این مدعاست. در مقابل ممکن است اینگونه استدلال شود که حتی اگر حمایت نظام حق اختراع جهت ایجاد انگیزه برای انجام فعالیتهای مبتکرانه در صنعت نرمافزار ضرورتی نداشته باشد، کارکرد اطلاعاتی نظام اختراعات باز هم ارزشمند است؛ به خاطر این که سایر مخترعین ممکن است از این اطلاعات افشا شده استفاده کنند. این استدلال ممکن است با این مدعا توجیه شود که بسیاری از تولیدکنندگان نرمافزارهای تجاری، اختراعاتی را که متضمن تکنیکهای برنامه نویسی هستند ، از طریق ساز وکار رمزنگاری رایانه ای که حامل نرم افزارها برای مصرفکننده به صورت سرّی هستند. با این وجود بررسیها نشان میدهد که آرشیو گواهیهای ثبت اختراع در وهلۀ نخست برای مقاصد قانونی، واجد ارزش بوده و در وهلۀ بعدی به میزان کمتری به عنوان یک منبع اطلاعات. همچنین باید توجه داشت که اختراع ثبت شده ممکن است مانع ایجاد نوآوریها و خلاقیتهای جدید شود به این خاطر که اخذ مجوز بهره برداری(لیسانس) از اولین مخترع دشوار و بعضاً غیر ممکن است. از سوی دیگر حقوق انحصاری اعطایی از طریق گواهی اختراع، فضای رقابتی را از طریق ایجاد انحصارها در بازار نابود می کند. البته تا حدودی این موضوع اجتناب ناپذیر بوده و نتیجه پذیرفتن نظام اختراعات است. با این وجود، این حقیقت که صنعت نرم افزار به واسطۀ نیاز به یکسانسازی به خودی خود، تمایل به انحصارات دارد، به گواهیهای اختراع این اجازه را میدهد که تأثیری مضاعف بر ظهور انحصار در این بخش از صنعت داشته باشد. در این رابطه ممکن است دارندگان گواهی اختراع نرم افزاری از مکانیزم حمایتی اختراعات در برابر مخترعین ثانوی با رویکردی تهاجمی استفاده کنند تا بدینوسیله ایشان را از صنعت نرم افزار به دور نگاه دارند. برای مثال محتمل است، دارندگان گواهینامههای اختراع نرمافزاری مبادرت به طرح دعاوی نقض غیر منصفانه کرده و یا به سادگی برای دلسرد کردن رقبای خود، ایشان را به طرح اینگونه دعاوی تهدید کنند. حتی در صورتیکه مخترعین دوم، برندۀ دعاوی یاد شده باشند، دست و پنجه نرم کردن با این گونه موقعیت ها، سبب میشود که در هر حال ایشان متحمل بار سنگین هزینه و صرف زمان شوند.
موضوع دیگر این که گواهیهای اختراع نرمافزاری، اثرات منفی جدی بر واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط و تولید کنندگان نرم افزاری متن باز می گذارند.برای مثال برخلاف صنعت داروسازی، سرمایه گذاری مورد نیاز در صنعت نرمافزار نسبتاً کم است. بنابراین حقیقت، واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط، تولیدکنندگان نرمافزارهای متنباز و حتی تولیدکنندگان فردی میتوانند محصولات نوآورانهای را تولید کنند. شاید یکی از نوآورانهترین و جذابترین نمونهها از این قسم، محصولات سیستم عامل راه اندازی شده موسوم به لینوکس توسط یک جامعه مجازی سازمان نایافته در فضای اینترنت باشد.کد منبع سیستم عامل لینوکس در روی اینترنت قابل دسترس بوده و به برنامهنویسان اجازه میدهد تا به ارتقاء، گسترش و اصلاح آن بپردازند. درپایان، این جامعۀ سازمان نایافته در اینترنت یک جایگزین چالش برانگیز برای سیستم های عامل تجاری خلق کرد.در نتیجۀ استفادۀ تهاجمی از نظام اختراعات همچون درخواست مبالغ غیر قابل تحمل به عنوان حق الامتیاز و طرح دعاوی غیر منصفانه توسط فعالان اقتصادی برجسته حوزۀ نرم افزار می تواند از چنین فعالیت های نوآورانه ای ممانعت به عمل آورد. نه واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط و نه تولیدکنندگان نرم افزارهای متن باز، وقت کافی یا تأمین مالی و نیروی انسانی جهت مقابله با چنین مواردی را ندارند. یکی دیگر از مشکلات ویژۀ ناشی از گواهی های اختراع نرم افزاری، روند رو به رشد اعطای گواهی های اختراع به روش های کسب و کار است.پس از تصمیم دادگاه فدرال در سال 1998 در پروندۀ بانک ایالتی استریت و شرکت تراست به طرفیت شرکت سیگنیجر فاننشال گروپ، امروزه گواهی های اختراع می توانند برای فرآیندهای مربوط به کسب و کار در ایالات متحده آمریکا صادر شوند.با این وجود، این موضوع بر طبق موافقت نامۀ تریپس، امری طاقت فرسابوده و همراه اشتباهات بسیاری می باشد. اولا،ً مفاهیم روش شناسانه برای انجام کسب و کار یا پیاده سازی فنی فرآیندهای تجاری ، انتزاعی تر از آن هستند که به عنوان اختراع قابل ثبت باشند. ثانیاً، ثبت روش های کسب و کاربه عنوان اختراع می تواند در سطحی بسیار مبنایی، رقابت های آزاد و پویا را از مسیر خود منحرف کند. با اعطای حقوق انحصاری به یک شرکت تجاری جهت بهره برداری از یک روش یا ایدۀ ثبت شده، سایر شرکت ها به ویژه واحد های اقتصادی کوچک و متوسط که واجد منابع ناکافی برای تحصیل مجوز های بهره برداری اختراع هستند ، به گونه ای منفی تحت تاثیر قرار می گیرند. یک مشکل دیگر که گواهی های اختراع نرم افزاری ایجاد کرده اند، گواهی های اختراع جزئی هستند، تفاوت اصلی میان نظام اختراعات و نظام کپی رایت این است که اختراع نیازمند وجود مرز معینی از گام ابتکاری است. این بدان معنی است که علاوه بر شرط جدید بودن ، اختراعات قابل حمایت می بایستی یک سطح قابل توجهی از ویژگی نا آشکاری را نیز دارا باشد.با این حال در عمل، گواهی های اختراع متعددی به اختراعات جزئی اعطا می شود. یعنی اختراعاتی که واجد شرط نا آشکاری نیستند. این وضعیت ممکن است تا حدودی سبب نا کارآمدی ادارات ثبت اختراع و تا اندازه ای نیز به خاطر ناکافی ، مبهم و نا مناسب بودن قوانین و مقررات ایجاد شده باشد. در نتیجه گواهی های اختراع جزئی نه تنها سطح کیفی عمومی گواهی های اختراع را کاهش می دهد بلکه همچنین مانع پیشرفت این حوزه می شود. خصوصاً در جایی که گواهی های اختراع مزبور در برابر مخترعین ثانوی به ویژه صاحبان مشاغل کوچک و متوسط و تولید کنندگان نرم افزاری متن باز مورد استناد قرار می گیرد. ادارات ثبت اختراع معمولاً فاقد کارشناسان ثبت اختراع صلاحیتدارجهت بازبینی تقاضانامه های ثبت اختراع نرم افزاری بوده و نداشتن بودجه کافی جهت استخدام پرسنل اضافی و یا آموزش پرسنل فعلی نیز این مشکل را مضاعف می کند . بنابراین وقتی گواهی های اختراع جزئی صادر می شوند ، از اختراعات آینده جلوگیری می کنند. ادارات ثبت اختراع ناکارآمد نه تنها مشکل کشورهای در حال توسعه است بلکه کشورهای توسعه یافته نیز درگیر این ماجرا هستند.
اما در مقابل عده ای نیز به عنوان طرفداران ثبت نرم افزار در قالب اختراع بر این باورند که اگرچه هم رمزهای مخصوص دستگاه و هم رمزهای مخصوص انسان، به عنوان یک متن مکتوب وجود دارد، لیکن برخلاف سایر موضوعات قابل حمایت کپی رایتی ، هدف اولیه آن این نیست که توسط انسان خوانده شود. در عوض، نرم افزار حداقل در قالب های قابل خوانش توسط دستگاه به منظور اجرای وظایف کاربردی می باشد. در رابطه با رایانه ، انجام وظیفۀ ویژه یا مجموعه ای از وظایف خودش خواهد بود. نرم افزار یک اثر کاربردی در حوزۀ فناوری است. از لحاظ تاریخی، حمایت نظام اختراعات همیشه برای موضوعات کاربردی در دسترس بوده است.
نکته دیگری که طرفداران ثبت اختراع بر آن تکیه می کنند این است که چون اختراع نرم افزار نیازمند سرمایه گذاری قابل توجه زمانی و مالی است، می بایستی مورد حمایت نظام اختراعات قرار گیرد.همچنین در ارزیابی گواهی های ثبت اختراع نقش اطلاعاتی و آموزشی گواهی های اختراع می بایستی در ملاحظات در نظر گرفته شود. در قلمروی ثبت اختراع، مخترع، اختراع را برای عموم افشا می کند و در ازای آن حق محروم کردن دیگران به خصوص ساخت، استفاده یا فروش اختراع برای یک مدت زمانی محدود، را به دست می آورد. اطلاعات مزبور بدنۀ علمی و تکنولوژیک دانش را گسترش داده و در آینده ممکن است مخترع بعدی از آنها استفاده کند.
موافقان ثبت بر این باورند که حفاظت موثر از صنعت نرم افزار یک ضرورت اقتصادی است. در طول چند دهه گذشته صنعت نرم افزار به دست آورد قابل توجهی حاکی از نرخ رشد که همچنان هم ادامه دارد، دست یافته است. این در حالی است که در دسترس بودن حمایت نظام اختراعات برای نرم افزارها را برخی از نظریه پردازان نه تنها برای شرکت های بزرگ مفید می دانند ، بلکه همچنین این موضوع را به ارمغان آورندۀ مزایای بسیاری برای واحد های اقتصادی کوچک و متوسط و تولیدی فردی است.
و نکته آخر اینکه در انطباق با تعهدات بین المللی، قوانین ثبت اختراع به طور معمول اعطا کننده بیست ساله از حمایت از تاریخ تنظیم تقاضانامه ثبت اختراع میباشد. این دوره از انحصار کوتاه تر از دوره حفاظت از کپی رایت است که به طور معمول معادل سالهای زندگی نویسنده به اضافه 50 سال است.
نتیجه گیری
در چند سال اخیر پیشرفتهای متعددی در قلمرو فناوری اطلاعات اتفاق افتاده است. به موازات این پیشرفتها ، حمایت از نرم افزارهای رایانه ای چه در بعد ملی و چه در بعد بین المللی اهمیت یافته است. متعارف ترین و مقبول ترین شکل حمایتی مالکیت فکری در حوزه آثار رایانه ای مطابق ماده 10 موافقت نامه تریپس ، اعم از اینکه در قالب کدهای اصلی یا کدهای دیدنی (ماشینی) باشند، طبق کنوانسیون برن (1971) به عنوان اثر ادبی مورد حمایت قرار خواهند گرفت.علاوه بر این بسیاری از کشورهای جهان برای اختراعات مرتبط با نرم افزار در صورت وجود شرایط اختراع، در این خصوص گواهی اختراع صادر می کنند. با این وجود ابهام موافقت نامه تریپس در خصوص تعیین این که آیا برنامه های رایانه ای قابل ثبت به عنوان اختراع هستند یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ چه ساز و کارها ومحدودیتهایی در این زمینه وجود دارد، انکار ناپذیر است. این در حالی است که در آمریکا و اتحادیه اروپا امکان ثبت نرم افزار به عنوان اختراع وجود دارد.
منبع :
A Comparative Analysis Of The Patentability Of Computer Software Under The Trips Agreement: The U.S., The E.U., And Turkey, a.a :
auhf.ankara.edu.tr/journals/alr-archive/ALR…/alr-2007-04-01-kaya.pdf