نقض کپی رایت نرم افزار
برنامههای کامپیوتری ممکن است تحت قانون کپی رایت به شیوههای مختلفی حمایت شوند. برای مثال یک صفحهی نمایش به طور کلی به عنوان یک اثر بصری مورد حمایت قرار میگیرد در حالی که کد منبع به عنوان یک اثر ادبی مورد حمایت قرار میگیرد. از آن جا که باز بودن کد منبع نرم افزارهای آزاد و منبع باز برنامههای نرم افزارهای آزاد را از نرم افزارهای اختصاصی منحصر به فرد میسازد، این مقاله به استفاده از قانون کپی رایت در خصوص نرم افزارهای آزاد متمرکز شده است.
همان گونه که در بالا توضیح داده شد، کد منبع تحت قانون کپی رایت به عنوان اثر ادبی مورد حمایت قرار میگیرد. قانون کپی رایت ایالات متحده به نویسندگان آثار ادبی حقوق انحصاری در خصصوص کپی کردن آثار، ایجاد آثار مشتق، توزیع آثار، اجرای آثار و نمایش آثار برای عموم اعطا مینماید. صاحبان حق کپی رایت مجازند که در برابر هر فردی که هر یک از موارد انحصاری فوق را نقض نماید اقامهی دعوی نمایند. شکایت برای نقض مستلزم آن است که شاکی نقض را اثبات نماید. با توجه به نرم افزار، شاکی باید قادر به نشان دادن این مسئله باشد که صاحب اصلی این اثر خود او میباشد، اثر اصیل محسوب میشود، اثر به ثبت رسیده است و شخصی یکی از حقوق انحصاری وی را نقض کرده است. در شرایطی که تنها یک توسعه دهنده به درستی اثر را ثبت کرده است این شروط دشوار به نظر نمیرسند. با این حال در روشهای توسعهی غیر سنتی چالش رخ میدهد.
مشکلات پیش رو در اثبات تخلف در نرم افزارهای آزاد و منبع باز
شرایط نرم افزارهای آزاد نسبت به نرم افزارهای اختصاصی که دعاوی بیشتری را در دادگاهها به خود اختصاص دادهاند اغلب ضد و نقیض به نظر میرسند. برای مثال یک دعوای نقض کپی رایت سنتی تنها ممکن است توسط صاحب کپی رایت مطرح شود. با این حال یک مالک کپی رایت به عنوان نویسنده یا نویسندگان یک اثر تعریف شده است. این در حالی است که یک پروژهی معمولی نرم افزارهای آزاد و منبع باز ممکن است تعداد زیادی شرکت کننده داشته باشد و در نتیجه تکامل یک پروژه مشکلات خاصی را در سر راه شناسایی صاحب کپی رایت قرار میدهد. علاوه بر این تأثیر شرایط مجوزهای نرم افزارهای آزاد و منبع باز هنوز به طور کامل توسط دادگاهها حل و فصل نشده است. یک پیچیدگی در اثبات شرایط مجوز نرم افزارهای آزاد و منبع باز تعیین این مورد است که آیا آنها یک قرارداد معتبر ایجاد کردهاند. همچنین شیوههای شناسایی میزان خسارات نیز مشکل ساز است زیرا محاسبهی ارزش اقتصادی پروژههای نرم افزارهای آزاد و منبع باز بسیار دشوار است.
تشخیص دارنده کپی رایت
قابلیت طرح ادعای نقض علیه فرد ناقض حق تنها از طریق مالک قانونی و فرد ذینفعی که حقش مورد نقض قرار گرفته است امکان پذیر است. به طور معمول مالک اثر نویسنده یا نویسندگان اثر محسوب میشوند. اگر بیشتر از یک نویسنده به صورت مشترک در اثری همکاری کرده باشند این نویسندگان به صاحبان کپی رایت تبدیل میشوند. برخی صاحبان کپی رایت در این پروژههای نرم افزاری مرکزیت دارند ولی در مواردی که مرکزیت وجود ندارد تشخیص مالکیت سختتر است. در پروژههای مشترک نرم افزارهای آزاد و منبع باز که در آن مالکیت به صراحت مشخص نشده است باید مالک و صاحب کپی رایت مشخص شود تا وضعیت حقوق مالکیت روشن شود. به طور کلی آثاری که توسط نویسندگان متعدد ایجاد شدهاند به عنوان آثار مشترک یا آثار جمعی مشخص شدهاند.
آثار مشترک
اثری که اثر مشترک نامیده میشود اثری است که نویسندهای تمایل پیدا کند که با دیگران به همکاری بپردازد و یا نویسندهای قصد کند که اثرش را برای ایجاد یک اثر منحصر به فرد جدایی ناپذیر با اثر دیگران ادغام کند. به طور کلی تفاوت در قصد و نیت نویسندگان است. در خصوص پروژههای نرم افزارهای آزاد و منبع باز اغلب این احتمال وجود دارد که مؤلف قصد دارد که اثرش در همکاری با دیگر مؤلفین برای ایجاد یک کار جدایی ناپذیر استفاده شود. در یک اثر مشترک تمامی نویسندگانی که هر یک بخشی از اثر را بر عهده داشتهاند در صورت نقض میتوانند برای کل اثر اقامهی دعوی نمایند. بر این اساس در آثار مشترک به آن صورتی که در پروژههای نرم افزارهای آزاد شایع است قصد ایجاد اثر به صورت مشترک میتواند مفید باشد. نتایج یک مالکیت مشترک در یک اثر مشترک کمتر روشن است به طوری که قانون حاکم بر این موارد بیشتر رویهی قضایی است تا قانون نوشته. برخی از این نتایج عبارتند از این که برای نمونه درصد مالکیت در میان نویسندگان مشترک مشخص نیست، کدام یک از مالکان مشترک میتوانند مجوز دریافت کنند و چه نوع مجوزی میتوانند دریافت نمایند و محدودیتهای صاحبان کپی رایت در خصوص بهره برداری از آن کدام است. با توجه به این دلایل، نویسندگی مشترک برای پروژههای نرم افزارهای آزاد اغلب مطلوب نیست به ویژه در مواردی که انبوه میباشند.
آثار مشتق
احتمال دیگر برای ایجاد پروژههای مشترک نرم افزارهای آزاد شیوهای است که در آن مؤلف دوم بر پایهی اثر مؤلف اول به جای یک اثر مشترک یک اثر مشتق ایجاد میکند. این مورد زمانی است که نویسندهی دوم یک اثر جدید مجزا خلق مینماید این کار متعلق به مؤلف جدید است که با اجازه از مؤلف اول عناصر آن را به همراه خود داشته است. با توجه به یک مورد که مؤلف دوم اثر را تحت مجوز عمومی همگانی ورژن ۰/۳ توسعه میدهد مؤلف اول به وضوح میتوانست با اجازه به مؤلف دوم به ایجاد یک اثر مشتق کمک نماید. مشتق بودن اثر باید به حدی باشد که اثر اصلی بخشی از اثر دوم باشد و همچنین مؤلف دوم مواردی را به اثر اول اضافه کرده باشد که موجب جدید بودن اثر دوم شود.
بنابراین برای اقامهی دعوی در خصوص نقض کل اثر مشتق هر دو یعنی هم نویسندهی اصلی و هم نویسندهی دوم باید اقامهی دعوی نمایند. مشکلات زمانی به وجود میآیند که پروژههای نرم افزارهای آزاد به آثار مشترک تبدیل میشوند، زیرا هر یک از مشارکت کنندگان مالکیت انحصاری کپی رایت در بخش خاصی از اثر را دارا هستند. برای پروژههای گستردهی نرم افزارهای آزاد مانند سیستم عامل لینوکس این امر مشکل ساز میشود.
آثار تلفیقی
خصوصیت بالقوهی سوم از یک پروژهی نرم افزارهای آزاد یک اثر گروهی یا تلفیقی است. این ممکن است در یک پروژهی مدیریت مرکزی نرم افزارهای آزاد رخ دهد، جایی که توسعه دهندگان ممکن است هر یک بخش مستقلی از یک پروژه را توسعه دهند. در این موارد هر توسعه دهنده حقوق منحصر به فردی را در بخشی که او نویسنده است دارا میباشد. بر این اساس در این نوع پروژه در دعوای نقض علیه فرد متخلف به وجود همهی نویسندگان انفرادی نیاز است.
مجوز بهره برداری نرم افزارهای آزاد و منبع باز و حقوق قرارداد
از آن جا که هدف توسعه دهندگانی که از مجوزهای نرم افزارهای آزاد استفاده میکنند بهره بردن از قانون کپی رایت است، مجوز بهره برداری نرم افزار آزاد چالشهای قانونی منحصر به فردی را در دادخواهی ایجاد میکند. یکی از این چالشها این است که این مجوزهای بهره برداری چگونه اجرا میشوند و موضوع مهم دیگر که مطرح میشود این است که آیا شرایط مجوزهای نرم افزارهای آزاد و منبع باز مقررات قراردادی قابل اجرا ایجاد میکنند؟
در دعوای Jacobsen علیه Katzer خواهان علیه خوانده تحت نقض کپی رایت و حقوق قراردادی به اقامهی دعوی پرداخت. دادگاه دعوای نقض کپی رایت را نقض کرد اما دعوای نقض حقوق قراردادی را پذیرفت. دادگاه فدرال این تمایز را مهم دانست چرا که وقتی یک صاحب کپی رایت که یک مجوز غیر انحصاری را برای استفاده از اثر کپی رایتیاش اعطا نموده است از حق خودش برای شکایت از مجوز گیرنده به جهت نقض کپی رایت چشم پوشی کرده، تنها میتواند به جهت نقض قرارداد شکایت نماید.
قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال
قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال در سال ۱۹۹۹ به جهت هم تراز شدن قانون کپی رایت ایالات متحده با جامعهی بین المللی تصویب شد. به طور خاص این قانون در پاسخ به سازمان جهانی مالکیت فکری تصویب شد که مقرر داشته بود که کشورهای شرکت کننده باید به ارائهی حمایتهای قانونی بر ضد دور زدن کنترلهای فن آوری در آثار کپی رایتی بپردازند. نتیجه این است که این قانون حفاظتهایی را برای فن آوری های مورد استفاده برای کنترل دسترسی به آثار تحت کپی رایت، نقض قوانین حق تکثیر و اطلاعات مدیریت کپی رایت فراهم میآورد. این قانون از پنج بخش حمایتهای جایگزین برای کپی رایت تشکیل شده است که این مقاله بر دو مورد اول تمرکز مینماید. با توجه به آن دو بخش این مقاله بر دو مجموعهی خاص از مقررات یعنی مقررات ضد دور زدن و مقررات حفاظت از اطلاعات مدیریت کپی رایت تمرکز مینماید. اولین بخش از این قانون به مقرراتی اشاره دارد که به اقدامات ضد دور زدن میپردازند. این بخش از این قانون مقرراتی فراهم کرده است که از دور زدن از اقدامات فنی به جهت نقض کپی رایت جلوگیری مینماید. همچنین در بخش بعدی این قانون به حمایتهای قانونی ضد دور زدن مانند رمز گذاری اطلاعات شناسایی و غیره اشاره شده است. مجموعهی دیگری از این مقررات ارائهی حمایتهای قانونی برای یکپارچگی اطلاعات مدیریت کپی رایت از جمله شناسایی اطلاعات در خصوص اثر و شرایط و ضوابط برای استفاده از اثر میباشد.
برخی از مفسران معتقدند که این مقررات حقوق جدیدی به دارندهی کپی رایت علاوه بر حقوق سنتی منحصر به فردش اعطا مینماید. با این حال برخی دیگر از مفسران اصرار میورزند که قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال هیچ حقوق جدیدی برای صاحبان کپی رایت فراهم نمینماید و صرفاً دلایل جدیدی برای اقامهی دعوی علیه ناقضان حقوق آنها فراهم مینماید.
منع دور زدن اقدامات حمایتی برای آثار کپی رایتی
بخش ۱۲۰۱ قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال حمایت قانونی برای اقدامات فنی به جهت کنترل دسترسی به آثار کپی رایتی و کنترل حق انحصاری صاحب اثر را فراهم میآورد. علاوه بر این مقررات ضد دور زدن محافظتهای قانونی کپی رایت اتخاذ کرده است. بحثهای زیادی از این مقررات در ژورنالهای حقوقی شکل گرفته است، بر این اساس دادگاهها و حقوق دانان بحثهای قابل ملاحظهای در خصوص استفادهی مناسب از این مقررات کردهاند. در این میان صدای طرفداران نرم افزارهای آزاد و منبع باز به ویژه نرم افزارهای آزاد در خصوص خطرات ناشی از پذیرش اقدامات ضد دور زدن قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال درآمد. طرفداران متن باز هم در برابر قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال موضع گرفتند البته نه تا حدی که طرفداران نرم افزارهای آزاد موضع گرفته بودند.
در این جا سه قاعدهی عمده در مقررات ضد دور زدن قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال وجود دارد. اولین مورد حفاظتهای قانونی علیه دور زدن اقدامات فنی است که بر توانایی دسترسی به اثر تحت پوشش تأثیر میگذارد. قاعدهی دوم نیز شامل کنترل دسترسی به یک اثر تحت کپی رایت میشود که به طور خاص شامل هر گونه تکنولوژی، محصولات، خدمات و دستگاهها میشود. سومین مقرره نیز حفاظتی مشابه را در برابر هر گونه تکنولوژی، محصولات، خدمات و دستگاه یا جزئی از آن فراهم میکند که هدفشان دور زدن حفاظت فراهم شده به وسیلهی اقدامات فنی است که به طور مؤثر از حق انحصاری مالک کپی رایت حمایت میکند. بر این اساس مقررههای اول و دوم به حفاظت دسترسی به یک اثر کپی رایتی میپردازند، مقررهی سوم به حفاظت از حقوق صاحب کپی رایت اشاره دارد.
حفاظت دسترسی
برخی استدلال میکنند که مقررات ضد دور زدن قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال یک حق انحصاری جدید تحت عنوان دسترسی ایجاد میکند. اما به نظر میرسد در حقیقت چنین نیست و این قانون قصد ندارد که حقی جدید در این خصوص ایجاد کند بلکه صرفاً هدف آن ایجاد حمایت قانونی بیشتر در این خصوص است. تعیین این که آیا یک اقدام فنی دسترسی را کنترل میکند مسئلهای است که به طور کامل در دادگاهها حل و فصل نشده است. در دعوای Davidson و همکاران علیه Jung، شاکی دسترسی به بازی تحت کپی رایت خود را با استفاده از یک کلید سی دی کنترل کرد و این در حالی بود که خوانده شبیه سازی را توسعه داده بود که دسترسی مؤثر به نرم افزار شاکی را که به طور معمول بدون کلید سی دی ممکن نبود را مجاز ساخته بود. متهم (تجدیدنظر خواه در این پرونده) اظهار داشت که ویژگیهای کنترلی یک پروسهی به شدت کاربردی است که فاقد بیان خلاقانه میباشد و به همین دلیل حفاظت تحت قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال بر آن صادق نمیباشد. دادگاه اظهار کرد که این پروسه تا آن حد هم کاربردی نیست، بنابراین رسیدگی اختصاری را مناسب دانست و اظهار داشت که قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال در این جا قابل اعمال است. در فرجام خواهی نیز در این دعوا، فرجام خواه به دعوای شرکت با مسئولیت محدود Lexmark علیه شرکت قطعات کنترل Static برای نشان دادن این امر که این ویژگیها تحت پوشش قانون کپی رایت هزارهی دیجتال نمیباشد استناد نمود اما دیوان عالی نظر دادگاه تالی را در این خصوص همچنان تأیید نمود.
حمایت از حقوق مالک کپی رایت
همان گونه که در بالا توضیح داده شد، مقررات ضد دور زدن قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال حمایتهای قانونی از اقدامات فنی برای تضمین دسترسی به یک اثر کپی رایتی را فراهم میکند. به طور مشابه این قانون حفاظتهایی قانونی با اقدامات فنی برای حفاظت از حقوق مالک کپی رایت فراهم میآورد. در دعوای Coupons علیه Slottlemire شاکی به مصرف کنندگان آنلاین کوپن قابل چاپ ارائه میکرد. زمانی که یک مصرف کننده اقدام به چاپ یک کوپن نمود، نرم افزار شاکی یک کلید رجیستری را بر کامپیوتر کاربر ذخیره نمود به طوری که مانع کاربر شد تا به چاپ کوپن بعد از “پیش تنظیم” دست یابد. شاکی مدعی شد که متهم نرم افزاری ایجاد کرده است که کلید را حذف نموده و روش و نرم افزار را به دیگران ارائه نموده و مادهی ۱۷ قانون را نقض کرده است. دادگاه این ادعاها را پذیرفت و دلایل را برای دادخواهی کافی دانست. در این دعوا دادگاه بر این استدلال خواهان تکیه کرد که کلید به طور همزمان مانع دسترسی و همچنین مانع این شده است که مشتری به ایجاد کوپن بپردازد و آن را توزیع نماید.
حفظ تمامیت اطلاعات مدیریت کپی رایت
مشابه با مقررات ضد دور زدن، مقررات حفاظت از اطلاعات مدیریت کپی رایت تحت بخش ۱۲۰۲ دلایل دعوایی را فراهم میکند که معمولاً در کنار دعاوی نقض کپی رایت سنتی مطرح میشوند. به طور کلی اطلاعات مدیریت کپی رایت اطلاعات منتقل شده در رابطه با کپیها یا ضبط صدای یک اثر یا اجرا یا نمایش اثر از جمله به صورت دیجیتال را پوشش میدهد. دو مقررهی اصلی وجود دارد که حفاظت اطلاعات مدیریت کپی رایت در قانون کپی رایت هزارهی دیجتیال را پوشش میدهد. اول مادهی ۱۷ بخش ۱۲۰۲(a) قانون کپی رایت ایالات متحده که در برابر اطلاعات مدیریت کپی رایت نادرست محافظت میکند. دوم مادهی ۱۷ بخش ۱۲۰۲ (b) در برابر تغییر و حذف اطلاعات مدیریت کپی رایت محافظت میکند. در این دو مقررات اصلی دو عنصر مشترک وجود دارد. هر دو مقرره شامل یک الزام عنصر معنوی هستند. عنصر مهم دیگر که در هر دو قاعدهی اصلی است شناسایی آن چه در واقع شامل اطلاعات مدیریت کپی رایت میشود را در برمی گیرد.
سوء نیت (عنصر معنوی جرم)
از آن جایی که نقض کپی رایت ممکن است بدون دانش ناقض حق رخ دهد باید دانست که دعاوی مطرح شده تحت مقررات ضد دور زدن و مقررات حفاظت از اطلاعات مدیریت کپی رایت موجود در قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال نیاز به یک سوء نیت دارد. در برخی موارد سوء نیت از اهمیت فراوانی برخوردار است و در برخی موارد مانعی اساسی محسوب نمیشود. عنصر سوء نیت برای دعاوی به دلیل حذف یا تغییر اطلاعات مدیریت کپی رایت مفصلتر است، به طوری که مستلزم آن است که عمل فرد آگاهانه و یا عمداً باشد. بر این اساس قصد در عمل تغییر یا از بین بردن اطلاعات مدیریت کپی رایت نهفته است. مورد بعدی این است که هر یک از این اعمال یعنی تغییر یا از بین بردن این اطلاعات باید بدون اجازهی صاحب حق یا قانون اتفاق افتاده باشد. عناصر ذهنی مقررات حفاظتی اطلاعات مدیریت کپی رایت در قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال در چندین مورد در سراسر کشور بررسی شده است. در دعوای Kelly علیه Arriba دادگاه در بخش مرکزی کالیفرنیا موردی را بررسی کرد که در آن خوانده یک موتور جستجوی وب ایجاد کرده بود که عکسها را در یک پایگاه داده ذخیره و فهرست میکرد و یک نسخهی کوچک از تصویر را هنگام جستجو نمایش میداد. خواهان علیه خوانده به دلیل نمایش تصاویر کوچک بدون اطلاعات کپی رایتی مربوطه اقامهی دعوی نمود. دادگاه اشاره کرد که خواهان اشتباهاً به جای استناد به بخش ۱۲۰۲ (b) (۳) مادهی ۱۷ مذکور به بخش ۱۲۰۲ (b) (۱) استناد کرده است. بخش ۱۲۰۲ (b) (۱) مستلزم آن است که خوانده به صورت عامدانه اطلاعات مدیریت کپی رایت را حذف کرده یا تغییر داده باشد. شاکی باید دعوای خود را تحت بخش ۱۲۰۲ (b) (۳) مادهی ۱۷ مطرح میکرد زیرا شاکی مدعی نبود که اطلاعات مدیریت کپی رایت از اثر اصلی حذف شده است بلکه از یک کپی یعنی عکسهای کوچک حذف شده بودند. تحت این بخش توزیع یک اثر با علم به این که اطلاعات مدیریت کپی رایت به صورت غیر قانونی حذف شده یا تغییر کرده است نقض قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال است. این پرونده نشان میدهد که عنصر روانی بخش ۱۲۰۲ تا حدودی میتواند یک مانع بر سر راه دعاوی مبتنی بر قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال محسوب شود. با این حال باید دانست این شرط نمیتواند یک مانع کامل محسوب شود.
شناسایی اطلاعات مدیریت کپی رایت
عنصر مهم دیگر که در هر دو مقررات مهم و اصلی وجود دارد شناسایی آن چیزی است که در واقع واجد شرایط آن است که به عنوان اطلاعات مدیریت کپی رایت باشد. قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال اطلاعات مدیریت کپی رایت را اطلاعات منتقل شده در رابطه با یک اثر تعریف مینماید و آن را شامل موارد زیر میداند:
عنوان و دیگر اطلاعات شناسایی اثر.
نام و دیگر اطلاعات شناسایی راجع به مؤلف اثر.
به غیر از اجراهای عمومی سازمان های پخش رادیویی و تلویزیونی، نام و سایر اطلاعات شناسایی در رابطه با اجرا کننده.
به غیر از اجراهای عمومی ایستگاههای پخش رادیویی و تلویزیونی، در خصوص آثار سمعی و بصری، نام و دیگر اطلاعات شناسایی نویسنده و تهیه کننده و کارگردان و …
شرایط و ضوابط استفاده از یک اثر.
شناسایی اعداد یا نمادهای اشاره به چنین اطلاعاتی یا لینکهای چنین اطلاعاتی.
برای مثال در پروندهای در پنسیلوانیا فردی به نام McClatchy در یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ عکسی از سقوط هواپیمای شمارهی ۹۳ گرفته بود که آن عکس توانست حفاظت کپی رایتی فدرال را دریافت نماید. وی ادعا کرد که خبرنگار آسوشیتد پرس از روی عکسی که وی گرفته است عکس گرفته و اطلاعات مدیریت کپی رایت را از عکس بریده است. خوانده در دادرسی اختصاری ادعا کرد که اطلاعات کپی رایتی مذکور داخل در اطلاعات مدیریت کپی رایت قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال قرار نمیگیرد زیرا آن عکس دیجیتال نبوده است. در مقابل خواهان ادعا کرد که او با استفاده از یک برنامهی نرم افزاری اطلاعات کپی رایت را در هر یک از چاپهای عکسهایش ایجاد میکند. دادگاه استدلال کرد که تعریف اطلاعات مدیریت کپی رایت موجود در قانون بسیار کلی است و لذا باید تفسیری موسع از آن صورت بگیرد. بنابراین دادگاه آن اطلاعات را تحت قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال دانست و به نفع خواهان رأی صادر نمود.
فعل و انفعال بین مقررات ضد دور زدن و مقررات اطلاعات مدیریت کپی رایت
در کنار یکدیگر، بخشهای ۱۲۰۱ و ۱۲۰۲ دو شاخه از قانون کپی رایت هستند که در کنار حقوق سنتی که قانون کپی رایت به مؤلف برای حفاظت از اثرش اعطا نموده است عمل میکنند. معمولاً یک پرونده تحت هر دو مجموعه از این مفاد قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال آورده میشود. با این وجود این دو مجموعه از مقررات همواره با هم مطرح نمیشوند. برخی موارد صرفاً تحت مقررات ضد دور ردن قرار میگیرند و برخی دیگر تحت یک دعوای اطلاعات مدیریت کپی رایت بدون هیچ دعوای ضد دور زدنی مطرح میشوند.
استفاده از مقررات اطلاعات مدیریت دیجیتال قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال برای حفاظت از نرم افزارهای آزاد و منبع باز
قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال اغلب محدود کننده و ضد خلاقیت شناخته شده است. این امر به ویژه در خصوص نرم افزارهای آزاد و منبع باز بیشتر به چشم میخورد. به همین دلیل است که واکنش گروههای نرم افزارهای آزاد و منبع باز در مقابل تصویب این قانون چندان خوشایند نبود و تعجب آور نیست که هیچ یک از این گروهها از اطلاعات مدیریت کپی رایت در حمایت از آثارشان استفاده نمیکنند. با این وجود از زمان شکل گیری مجوز عمومی همگانی گنو، استفادهی نرم افزارهای آزاد و منبع باز از قانون کپی رایت به نفع خود گسترش یافت هر چند این قوانین در ظاهر مغایر با اهداف نرم افزارهای باز عمل میکردند. اگرچه حفاظت از نرم افزارهای آزاد با استفاده از قوانین کپی رایت سنتی در برخی جنبهها چالش برانگیز بوده است، مقررات اطلاعات مدیریت کپی رایت قانون هزاره به جهت ایجاد دلیل برای دعوی برای نرم افزارهای آزاد مناسب به نظر میرسد.
توسعه دهندگان نرم افزارهای آزاد با به کار گیری قوانین کپی رایت برای ایجاد یک روش توسعهی نرم افزاری مناسب برای دستیابی به اهداف خاص خود غریبه نیستند. مجوز عمومی همگانی نمونهای از این مورد محسوب میشود. توسعهی مجوز عمومی همگانی روش هوشمندانهای از استفاده از قانون کپی رایت بود برای حفاظت از این ایدئولوژی که نرم افزارها باید آزاد باشند. با انتشار هر مجوز عمومی کلی تغییراتی هم در قانون و هم در نوآوری صورت میگیرد. مقررات اطلاعات مدیریت کپی رایت در قانون هزاره به ندرت مورد طرح دعوای قضایی قرار میگیرند لذا راهنمایی اندکی در استفاده از این مقررات باقی میماند. در بررسی رویههای قضایی مرتبط با اطلاعات مدیریت کپی رایت روشن میشود که مقررات اطلاعات مدیریت کپی رایت در قانون هزاره ممکن است به طور خاص در محافظت نرم افزارهای آزاد و منبع باز همراه با ادعاهای سنتی نقض ارزشمند باشد.
یکی از اولین چالشهایی که خواهان باید در هر دادخواهی بر آن غلبه نماید نشان دادن جایگاه مناسب است. همان گونه که در بالا توضیح داده شد تنها مالک قانونی کپی رایت مجاز است که به طرح دعوای نقض بپردازد. علاوه بر آن مالک باید پیش از اقامه دعوی اثر خود را ثبت کرده باشد. ماهیت مشترک نرم افزارهای آزاد و منبع باز بدین معنا است که شناسایی صاحب یا صاحبان کپی رایت آثار تا حدودی دشوار است. برخی از پروژهها ممکن است مدیریت متمرکز داشته باشند، مانند یک گروه اصلی و یا سازمانی که مشارکت دیگران در جامعه را تنظیم میکنند. در این موارد مشارکت کنندگان مالکیت کپی رایت خود را به هستهی مرکزی و اصلی و یا سازمان مربوطه اعطاء مینمایند. بنیاد نرم افزار آزاد اغلب از این نوع مدیریت برای ایجاد یک نسخهی اصلی از پروژه استفاده مینماید اگرچه دیگر نسخههای غیر رسمی پروژه غیر قانونی نیستند. در این موارد به دلیل این که مالکیت به گروه اصلی و مرکزی اعطاء شده است، شناسایی صاحبان کپی رایت آسان است. در آثار مشترک زمانی مشکل در خصوص شناسایی صاحب آثار به وجود میآید که یک مدیریت مرکزی و اصلی برای پروژه وجود نداشته باشد. یکی از راههایی که در آن مقررات اطلاعات مدیریت دیجیتال قانون هزاره به نفع نرم افزارهای آزاد تفسیر میشود این است که دادگاهها این قانون را در خصوص مالک کپی رایت موسع تفسیر نمایند.
جبران خسارت
اگر خواهان نرم افزارهای آزاد و منبع باز تحت مقررات اطلاعات مدیریت کپی رایت قانون هزاره اقامهی دعوی کند و موفق هم باشد خواهان مستحق جبران خسارت بر اساس همین قانون خواهد بود. این جبران خساراتها تنها ناشی از خسارات واقعی و قانونی نیست بلکه احکام موقت و دائم به جهت محدود کردن و از بین بردن منشأ نقض نیز از آن جمله است.
نتیجه گیری
از آن جا که هدف از توسعهی پروژههای نرم افزارهای آزاد و منبع باز نیاز به روشهای منحصر به فرد اشکال حفاظت دارد، گروههای نرم افزاری آزاد روشهایی را برای استفاده از قانون کپی رایت که به ظاهر محدود کننده است یافتهاند و از آن برای محافظت از آثار نامحدود خود استفاده مینمایند. اگرچه قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال به عنوان یک قانون محدود کننده شناخته شده است، گروه نرم افزارهای آزاد آن را به عنوان مهیا کنندهی مجموعهی جدیدی از ابزارها میدانند که توسعه دهندگان این نرم افزارها برای دستیابی به اهداف منحصر به فرد خود به آن نیاز دارند. در دعاوی نقض شرایطی وجود دارد که استفاده از قانون هزاره ممکن نیست. با این حال در شرایطی که ممکن است، مطرح کردن ادعای نقض قانون هزاره ممکن است مسیری اضافه برای شاکیان ایجاد نماید که برای فرد متخلف حتی منجر به صدور حکم بازداشت گردد.