همکاران سیستم- فرد اندرسون مدیرمالی اپل بعد از اعلام درگذشت جابز با ناراحتی گفت: استیو جابز دیگری نخواهد آمد. شاید باید به جای این حرف میپرسید آیا استیو جابز آینده هم آمریکایی است؟در دنیای بدون آرمانگرایی امروز، کدام جوان آمریکایی میتواند مانند جابز رفتار کند؟ الان چه کسی حاضر است بعد از ۶ ماه تحصیل در بهترین دانشگاه، آنجا را ترک کند و در گاراژ خانهی والدینش به کار تعمیرات مشغول شود؟ در مقابل شاهد ظهور کشورهایی هستیم که تمایل خود را به تولید محصولاتی به وسعت بازار جهانی نشان دادهاند.
وزیر توسعهی سرمایه انسانی هند روز ۵ اکتبر یعنی روز درگذشت استیو جابز محصولی بومی را معرفی کرد. یک رایانهی لوحی ۳۰ یورویی. هندیها این رایانهی لوحی را با نام تجاری آکاش برای افراد کم درآمد جامعه تولید کردهاند. تولید این قبیل محصولات یکی از راههای گرامیداشت نبوغ جابز قلمداد میشود. البته یادمان باشد که استیو جابزِ کمالگرا همیشه ایرادهای فراوانی به طراحی و تولید نرمافزارهای هندی میگرفت.
آکاش تولید مشترک مؤسسهی فناوری راجستان هند و سازمان بریتانیایی دیتا وایند است. این محصول برای تست آلفا در اختیار ۵۰۰ دانشجو قرار گرفته است و اگر این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد، عرضهی عمومی آن آغاز خواهد شد. کشور هند سعی دارد ایدهی هر کودک یک رایانه را عملی کند. به همین دلیل این محصول ارزان قیمت را در اختیار تمام مدارس قرار خواهد داد.
آیا این رایانهی لوحی رکورد فروش آیپد را در کشورهای کمتر توسعه یافته خواهد شکست؟ متخصصان غربی به این محصول به دیدهی تردید مینگرند. اما آنچه در آن شک و تردید نیست، پیشرفت لحظهای دنیای فناوری است. انقلاب رایانههای لوحی از آمریکا به سراسر دنیا رسید و این بار کشورهای کمتر توسعه یافته میخواهند آغازگر فناوریهای جدید باشند.
چین نیز نمونهی شاخص این کشورهاست که دیگر نمیخواهد کارگاه مونتاژ محصولات دنیا باشد بلکه دوست دارد آزمایشگاه جهانی اختراعات و تولیدکنندهی محصولات جدید باشد. زمانی که آمریکا همچنان درگیر بحران بدهیها و کاهش بودجهی عمومی است، چین متخصصانش را از بهترین مؤسسات علمی آمریکا فراخوانده است و بودجهی هنگفتی را به کارهای تحقیقاتی اختصاص داده است. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که چین به تهدیدی بزرگ برای برتری فکری و فناوری دنیای غرب تبدیل شده است.
برای مثال هفتهی گذشته جوایز نوبل فیزیک، شیمی و پزشکی به ۷ نفر اهدا شد که تمام آنها از دنیای غرب بودند، اما در میان آنها مهاجرانی از کشور چین نیز به چشم میخوردند.
البته همچنان آمریکا در حوزهی نوآوری و علم در حوزههای سرمایهگذاری، رتبهی مراکز علمی و… حرف اول را در دنیا میزند. آمریکا در سال ۲۰۰۹، ۴۰۰ میلیارد دلار از بودجهی عمومی کشور را به بخش تحقیقات اختصاص داده است. در مقابل چین، ۱۵۴ میلیارد دلار را به این امر اختصاص داده است. از لحاظ رتبهبندی دانشگاهها نیز کشورهای غربی در حال حاضر دور از دسترس به نظر میرسند. اما چین در سال ۲۰۱۱ موفق شد آمریکا و ژاپن را در بخش نوآوریهای به ثبت رسانده پشت سر بگذارد. چین برای نمونه در دو بخش تحقیقات ژنتیک و آزمایشگاهی وضعیت بسیار مطلوبی دارد. چین به سرعت در حال پیشرفت است و قصد دارد به قطب علمی آسیای جنوب شرقی تبدیل شود.
با این حال، چین تاکنون اگر چه از مدل سیلیکون ولی پیروی کرده است، اما به موفقیت چندانی در تولید این قبیل محصولات نرسیده است. این کشور باید بداند که تنها ثروت بر این بخش صنعت حاکم نیست. نوآوری در آمریکا به یک فرهنگ و فلسفه تبدیل شده است. موقعیت جغرافیایی، آزادی بیان، آزادی بیان دیدگاههای متفاوت و جو حاکم بر آمریکا با آنچه امروز در چین شاهد هستیم، زمین تا آسمان تفاوت دارد. از اینجاست که میتوانیم جواب سؤال اولمان را بدهیم: خیر قطعا استیو جابز آینده چینی نیست!
بعضی از متخصصین در کشوری که بزرگترین تولید کنندهی محصولات اپل است، پس از مرگ جابز این سؤال برایشان مطرح شد که چرا ما برای خودمان استیو جابز نداشته باشیم؟ برخی از افراد دانشگاهی چین معتقدند که اگر فضای سیاسی و دانشگاهی کشور کمی بازتر شود، چین به یکی از بزرگترین شرکتهای خلاق و نوآور تبدیل خواهد شد. آنها میگویند که اگر جابز در چین امروز متولد میشد یا در خیابانها به دنبال اعانه میگشت و یا در یک کارخانه مشغول به کاری تکراری و خسته کننده بود.
اکنون به یاد سخنرانی جابز در دانشگاه استنفورد افتادم که خطاب به دانشجوها گفت: تشنه باشید و دیوانه بمانید. خب چینیها آدمهای سیری ناپذیری هستند اما برای خلاق بودن دیوانگی را کم دارند!