شرکت‌های دانش بنیان ۱ : استانداردهایی برای دانش بنیان‌ها

در سال‌های اخیر کشورهای مختلف در سراسر جهان تمایل خود را به شکل گیری سیستم اقتصاد دانش بنیان نشان داده‌اند و این چنین به نظر می‌رسد که مؤسسات دانشگاهی و شرکت‌های در گیر در تحقیق و توسعه پایه‌های اساسی و مهم چنین سیستمی را تشکیل می‌دهند.

در جهانی که دسترسی سریع به اطلاعات حیاتی است و زیر بنای دانش، فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته می‌باشد دولت‌ها برای رسیدن به یک اقتصاد دانش بنیان توسعه‌ی فناوری را در قلب استراتژی خود قرار داده‌اند. بنابراین برای کشورها امتیاز محسوب می‌شود که ملت خود را درگیر کسب و کارهای نوآورانه‌ی کوچک در زمینه‌ی تحقیقات تکنولوژیک  نمایند.

مسیر اقتصاد دانش بنیان اغلب مبهم مانده است و هنوز تعریف مورد توافقی از یک اقتصاد دانش بنیان وجود ندارد زیرا بسیاری اعتقاد دارند جوامع انسانی از ابتدا دانش بنیان بوده‌اند زیرا بشر برای زنده ماندن و بهبود زندگی خود همواره بر دانش متکی بوده است، فلذا بسیاری از اقتصاددانان بدون اشاره به تعریف، اقتصاد دانش بنیان را مبتنی بر چهار اصل می‌دانند:

الف) ارتقای ساختارهای سازمانی به جهت مشوق بودن برای کارآفرینی و استفاده از دانش

ب) در دسترس بودن نیروی کار ماهر و سیستم آموزش و پرورش مناسب.

ج) بهبود زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات و دسترسی مناسب به آن‌ها

و د) بهبود نوآوری‌های پر جنب و جوش با اهمیت دادن به دانشگاه‌ها، بخش‌های خصوصی و جامعه‌ی مدنی

اهمیت زیر ساخت‌ها و سرمایه‌های انسانی در این سیستم تا حدی است که فقدان یا نقصان آن‌ها در کشورهای در حال توسعه می‌تواند امید تبدیل شدن به یک اقتصاد دانش بنیان را به سراب تبدیل کند. بنابراین قبل از برنامه ریزی برای رسیدن به یک اقتصاد دانش بَنیان کشورهای در حال توسعه باید از خود سؤال کنند که با توجه به زیرساخت‌ها و نیروی انسانی‌شان آیا چنین سیستمی دست یافتنی و البته مطلوب می‌باشد؟

مثلاً در آفریقا با وجود بهبود نفوذ اینترنت، به دلیل زیر ساخت‌های ضعیف آفریقا در تولید برق و مشکلات آن در بسیاری مناطق موانعی در توسعه‌ی اقتصاد دانش بنیان وجود دارد.

همچنین مانع اساسی دیگری که در این کشورها وجود دارد سواد آموزی است که برای دسترسی به مخازن اطلاعاتی که در اقتصاد دانش بنیان نیاز است ضرورت دارد، چه بسا هنوز نزدیک به ۴۰ درصد از بزرگ‌سالان آفریقایی بی سواد هستند فلذا بخش بزرگی از جمعیت نمی‌تواند به هیچ طریقی در اقتصاد دانش بنیان مشارکت نماید. [۱]

در کشورهای پیشرفته دانش نه صرفاً به اندازه‌ی یک منبع اقتصادی بلکه بیشتر از آن ارزش دارد. برای مثال دانشمندان در یکی از شرکت‌های معروف تولید دارو در مالزی با استفاده از گیاهان ارتفاعات مالزی داروهای گیاهی ارزشمند تولید کرده‌اند و با تولیدات انبوه و تبدیل دانش به محصول بازار محصولات قابل ارائه‌ای را در این خصوص ایجاد کرده‌اند.

بدین ترتیب اتکای بیشتر به قابلیت‌های فکری و استفاده‌ی مناسب و همراه با دانش از منابع طبیعی یکی دیگر از ارکان اقتصاد دانش بنیان می‌باشد.

اما پیرو اقتصاد دانش بنیان در سال‌های اخیر اصطلاحاتی مانند شرکت‌های دانش بنیان و سازمان بنیان نیز رایج گشته است و اغلب مورد استفاده قرار می‌گیرد و به نظر می‌رسد جریان دانش در حال تبدیل شدن به پدیده‌ای مهم‌تر از جریان مالی است. با توجه به این مفاهیم بسیاری از مطالعات تاکید بر این واقعیت است که سازمان‌ها باید هوشمندانه با یادگیری و استفاده از دانش خود و یا به صورت کاملاً دانش بنیان عمل کنند.

شرکت‌ها و مؤسسات  دانش بنیان شرکت‌ها یا مؤسساتی هستند که به منظور تعامل علم و ثروت،توسعه‌ی اقتصاد مبتنی بردانش، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه‌ی فناوری‌های برتر تشکیل می‌شوند و ارزش افزوده‌ی فراوانی دارند. برخی معتقدند شرکت‌های دانش بنیان در صدد ایجاد کارخانه و خط تولید نمی‌باشند بلکه ویژگی اصلی آن‌ها فراتر از تولید محصول، بهبود فرآیند، اهداف و چشم‌اندازها می‌باشد. [۲]

در تعریفی دیگر سازمان دانش محور سازمانی است که با اتکا بر دانش و توانایی افراد به تولید محصولات و خدمات می‌پردازد و در چنین سازمانی، آموزش و انباشت مستمر دانش بخش مهمی از کار این سازمان است و حامیان مالی این سازمان‌ها و شرکت‌ها را به دلیل تخصصشان انتخاب می‌نمایند.

سرمایه‌ی انسانی یک جزء کلیدی ارزشمند در یک شرکت دانش بنیان است. از منابع انسانی و کارکنان این سازمان‌ها انتظار می‌رود که در هر کجا به عنوان عوامل یادگیری عمل نمایند و  دانش جدید را در سازمان خودشان برای دستیابی به نتایج برتر اعمال نمایند.  کارکنان چنین سازمان‌هایی درگیر کارهایی عمدتاً فکری هستند و با کارها و افکار فیزیکی و ذهنی معمول و روتین  مخالفت می‌کنند و همچنین بر برنامه‌های عملی و نه صرفاً آکادمیک و یا نظری تمرکز می‌کنند.

تاکید بر سیاست‌های مدیریت منابع انسانی و شیوه‌های حرفه‌ای نشان‌دهنده ی به رسمیت شناختن اهمیت استراتژیک منابع انسانی این سازمان‌ها و یا به اصطلاح کارگران دانش در بخش مربوط به فعالیت است.

بسیاری از مطالعات نشان داده است که سازمان‌هایی که بر اهمیت منابع انسانی تاکید نکرده‌اند بازگشتی ضعیف به سرمایه گذاری در توسعه‌ی مدیریت منابع انسانی داشته‌اند و به افرادی که رفتار نوآورانه و خلاقانه از خود نشان داده‌اند در پروسه‌ی استخدام توجهی ویژه نموده‌اند. سیستم‌های کنترل سلسله مراتبی، بوروکراتیزه و فهم ساده از این که چه چیزی باعث افزایش انگیزه‌ی حرفه‌ای ها می‌شود و ناتوانی در ایجاد وفاداری به سازمان از جمله دلایل موجود برای این وضع غالب می‌باشند. بنابراین در چنین شرایطی بین منابع انسانی یا کارگران دانش و قوانین و الزامات سازمان‌هایی که مدیریت بوروکراتیک دارند تعارض پیش می‌آید. بنابراین می‌توان گفت خلاقیت در محیطی که فشار و نظارت دقیق و سخت‌گیرانه بر روی منابع انسانی وجود دارد شکوفا نمی‌شود و منابع انسانی در چنین سازمان‌هایی نیاز به استقلال، آزادی و مسئولیت فردی دارند. برای درک بهتر چالش مدیریت منابع انسانی ما سه محیط دانشگاه، رسانه‌های مربوط به سرگرمی و سازمان‌های فناوری برتر را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در رسانه‌های سرگرمی به دلیل آزادی عمل بیشتر نوآوری و خلاقیت بیشتری شکل می‌گیرد. [۳]

اما در کنار مفهوم شرکت‌های دانش بنیان مفاهیم مشابه  دیگری شکل گرفته است که به طور خلاصه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم. برای نمونه شرکت‌هایی تحت عنوان شرکت‌های موجد دانش [۴] نیز وجود دارند که سازمان‌هایی هستند که به طور مداوم به ایجاد دانش جدید می‌پردازند و آن را به طور گسترده‌ای در سازمان منتشر می‌کنند و به سرعت آن را در فناوری‌های جدید و محصولات مجسم می‌کنند.

مفهوم دیگر اما سازمان یاد گیرنده [۵] می‌باشد. سازمانی است که در آن مردم به طور مستمر ظرفیت خود را برای خلق نتایج مطلوبشان گسترش می‌دهند، جایی که الگوهای جدید و توسعه یافته از تفکر پرورش پیدا می‌کند  و جایی که مردم به طور مستمر یاد می‌گیرند که با یکدیگر یاد بگیرند.

نوع دیگری از این سازمان‌های سازمان‌های هوشمند [۶] می‌باشند، یعنی سازمان‌هایی که در حال حاضر به طور مؤثر عمل می‌کنند و این آمادگی را دارند که در برابر چالش‌های آینده نیز به طور مؤثر عمل کنند. این سازمان‌ها با اهداف خود از طریق اجرای سند چشم انداز به وسیله‌ی سیستم‌ها، سیاست‌ها و ساختار سازمانی‌شان برخورد می‌کنند.

نوع دیگری از آن سازمان‌های فرا متن [۷] می باشند که ویژگی اصلی آن توانایی ارتباط بین زمینه‌های مختلف ایجاد دانش است برای تطبیق شرایط متغیر داخلی و خارجی سازمان. [۸]

با توجه به موارد فوق یک سازمان دانش بنیان تقریباً تمامی موارد فوق را دربر گرفته و به طور دقیق سازمانی است که:

الف) هوشمندانه و با موفقیت در حوزه‌ی خود با یادگیری و ایجاد دانش در یک مسیر پیوسته عمل می‌نماید

ب) از دانش خود استفاده می‌کند و آن را در روش‌های کار اعمال می‌نماید.

ج) ایجاد و اجرای فرهنگ سازمانی صحیح از طریق دادن آزادی در نوآوری و تجربه

د) توسط یک ساختار سازمانی انعطاف پذیر پشتیبانی می‌شود

ه) به وسیله‌ی ترکیب مناسب فناوری اطلاعات و ارتباطات که همه‌ی چهار فرآیند تبدیل دانش را پوشش می‌دهد.

در خصوص خلق دانش و چگونگی پیشرفت آن در شرکت‌های دانش بنیان نیز می‌توان به طور خلاصه به راه‌های زیر اشاره نمود:

کارآموزی، تجارب مشترک، آموزش در کار، فعالیت‌های مشترک، مجاورت فیزیکی، جلسات غیر رسمی در خارج از محل کار، گفت و شنود، خود اندیشی، استفاده از منابع داده‌ی مختلف، جلسات و مکالمات تلفنی،ارائه (کنفرانس)، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، یادگیری از طریق انجام، آموزش متمرکز با همکاران ارشد،آزمایش‌های شبیه سازی، تشکیل اتاق فکر و اندیشه با دیگران می‌تواند نمونه‌هایی از این موارد باشد. [۹]

در ادامه باید خاطر نشان کرد بسیاری از شرکت‌ها این مسئله را پذیرفته‌اند  که برای داشتن عملکردی مؤثر در اقتصاد امروز لازم است که به یک سازمان دانش بنیان تبدیل شوند. اما فقط تعداد کمی از آن ها دقیقاً می‌دانند که یک شرکت دانش بنیان چیست و چه تغییراتی لازم است تا به آن تبدیل شوند. باید دانست تمرکز بر روی محصولات و خدمات به عنوان یک وسیله‌ی طبقه بندی شرکت‌ها یا تعریف سازمان‌های دانش بنیان منجر به سوء تفاهم در این خصوص می‌گردد. محصولات و خدمات تنها مواردی هستند که برای مشتریان قابل مشاهده و ملموس می‌باشند، اما بیشترین چیزی که شرکت را قادر به تولید هر چیزی می‌سازد دارایی‌های نهفته و نامرئی شرکت و سازمان است. با مطالعه بر روی ۳۰ شرکت مشخص شد که یک سازمان دانش بنیان از چهار ویژگی تشکیل می‌شود: فرآیند، مکان، هدف و چشم انداز.

فرآیند اشاره به فعالیت‌های درون یک سازمان دارد که برخی از آن‌ها مستقیماً با ساخت یک محصول و یا ارائه‌ی خدمات درگیرند و برخی دیگر که کم اهمیت هم نیستند شکل کمکی و فرعی دارند. مکان اشاره به مرزهای سازمان دارد که برای اهداف به اشتراک گذاری و خلق دانش غالباً فراتر از مرزهای قانونی سنتی می‌رود.

هدف به مأموریت و استراتژی سازمان اشاره دارد و چشم انداز به جهان بینی و فرهنگی اشاره دارد که بر تصمیمات و اقدامات یک سازمان تأثیر می‌گذارد.

مدیران اجرایی که درک کنند چگونه این چهار عنصر با یکدیگر به تعامل می‌پردازند، قادر خواهند بود که به تغییر شرکت خود بپردازند و از دارایی‌های فکری پنهان شرکت خود بهره ببرند.

یک سازمان دانش بنیان به کاربرد مؤثر از دانش موجود و ایجاد دانش جدید می‌پردازد و باید اطمینان حاصل شود که دانش از یک بخش از شرکت به راحتی به بخش‌های دیگر منتقل می‌شود و به عبارتی باید از جریان مؤثر دانش در کل سازمان اطمینان حاصل شود.

همچنین باید برای اعضای سازمان این امکان فراهم شود که از نقاط مختلف سازمان یکدیگر را به آسانی بیابند  و برای ایجاد دانش جدید با یکدیگر همکاری نمایند، مضافاً اینکه باید فرصت‌ها و مشوق‌هایی برای یادگیری در سازمان‌های مربوطه ایجاد شود. در این سازمان‌ها از دانش به عنوان منبع کلیدی و از یادگیری به عنوان قابلیت کلیدی یاد می‌شود.

در انتها و برای درک بهتر از شرکت‌های دانش بنیان موفق و ناموفق می‌توان به مثال‌های زیر توجه نمود؛

برای نمونه در خصوص شرکت بتن سازی هولسیم [۱۰] در سوئیس یک گروه داخلی که هم اکنون گروه پشتیبانی هولسیم نامیده می‌شود در سال ۱۹۹۶ برای توسعه، شناسایی، انتقال و استفاده از دانش استراتژیک میان تمامی نهادهای این شرکت و شرکت‌های تابعه در سراسر جهان به وجود آمد و عملاً این شرکت را پس از سال‌ها به یک شرکت دانش بنیان تبدیل نمود. این گروه به طور مستقیم به کمیته‌ی اجرایی شرکت گزارش می‌دهد که نشانه‌ی روشنی از اهمیت استراتژیک آن می‌باشد. به عنوان مثال هزینه‌های انرژی گران‌ترین بخش تولید سیمان هستند، این گروه با استفاده از دانش منابع انسانی خود فرآیند بهره وری را بهبود بخشید و با استفاده از گیاهان موجب اختراع سوختی ارزان‌تر و کارآمدتر گردید که تولیدات این شرکت را افزایش داد. گروه پشتیبانی هولسیم به انتقال فناوری‌های جدید تولید انرژی و روش‌های تولید نوین در میان نمایندگی‌های این شرکت در سراسر جهان پرداخت. مدیران و مهندسان شرکت برای یادگیری بیشتر در خصوص سوخت‌های جایگزین تلاش نمودند. همچنین این شرکت دانش بنیان استفاده از زباله‌های پلاستیکی، لاستیک‌های استفاده شده و لجن خشک فاضلاب همراه با فناوری سوزاندن آن‌ها به صورت پاک را جایگزین استفاده از سوخت‌های معمول نمود. همچنین این شرکت با عملکردی نوآورانه به بهبود ویژگی‌های سیمان پرداخت و آن‌ها برای شرایط آب و هوایی متفاوت کشورهای مختلف تهیه نمود. با توجه به توضیحات فوق می‌توان گفت هولسیم یکی از بهترین نمونه‌های شرکت‌های دانش بنیان در سطح جهان می‌باشد.

شرکت هولسیم نمونه‌ی موفقی از شرکت‌های دانش بنیان به شمار می‌رود اما در مقابل و در خصوص نمونه‌ای ناموفق می‌توان به شرکت تی آر جی اشاره کرد (نویسنده‌ی متن  به دلایلی از به کار بردن نام واقعی شرکت امتناع نموده است)  که شرکتی پیشرو در زمینه‌ی تحقیق و تحلیل سخت افزار می‌باشد. این شرکت در هر بخش محقق یا تحلیل گری قرار داد تا به طور خودمختار و مستقل از سایر تحلیل گران عمل نماید و سعی نمود با ارائه‌ی مشوق‌هایی انگیزه‌ی کارکنان خود را ارتقا بخشد اما این عملکرد باعث افزایش تولید دانش و بهبود عملکرد کلی شرکت نگردید. هر تحلیل گر در این شرکت رویکردی متفاوت را در تجزیه و تحلیل و جمع آوری داده‌ها و اطلاعات بازار اتخاذ نمود و هر کس  از تکنولوژی متفاوتی برای به‌دست آوردن و ذخیره‌ی داده‌های خام، تجزیه و تحلیل، تفسیر و گزارش نهایی استفاده نمود. محتوا و ساختار گزارش‌ها شکلی متفاوت به خود گرفت و از حالت استاندارد خارج گردید. بنابراین تی آر جی نتوانست به بزرگ‌ترین تغییر اخیر در صنعت آی تی پاسخ مناسبی دهد. به طور خلاصه پی آر جی نتواست خود را در رده‌ی یک سازمان دانش بنیان موفق قرار دهد در حالی که هولسیم موفق شد با اتخاذ فرآیندهای جدید به بهره برداری از تخصص منابع انسانی بپردازد و آن را به شرکت‌های خود در سراسر دنیا گسترش دهد.

مثالی دیگر در این زمینه گروه بانک جهانی [۱۱] است که خود را به عنوان بانک دانش [۱۲] می‌شناسد. روسای بانک به زودی دریافتند که تأمین منابع مالی تنها راه مؤثر به جهت نیل به اهدافشان نیست و پرورش و توسعه‌ی ایجاد دانش و به اشتراک گذاری آن در کل سازمان قطعاً راه حل مؤثرتری خواهد بود در حالی که پول تنها بخشی از انجام مأموریت را تسهیل می‌نمود. [۱۳]

نکته  ی دگر در این خصوص استفاده‌ی مناسب از تکنولوژی در این شرکت‌ها و ترویج استفاده از آن می‌باشد. بدین منظور درسال ۱۹۹۶ یک نظرسنجی برای بررسی این مورد صورت گرفت که شرکت‌های تولیدی کانادایی به چه میزان از تکنولوژی‌هایی نظیر کامپیوتر، سیستم‌های تولیدی انعطاف پذیر، رباتیک و تجهیزات بازرسی خودکار استفاده می‌نمایند. نتایج این نظر سنجی نشان داد که تقریباً حدود ۴۸ درصد از این شرکت‌ها از این فناوری‌ها عمدتاً در حوزه‌ی بازرسی و ارتباطات استفاده می‌نمایند. همچنین این بررسی نشان داد که شرکت‌هایی که از فناوری بیشتری استفاده می‌کنند تمایل بیشتری برای دادن دستمزد بیشتر به کارشناسان علمی سطح بالاتر نشان می‌دهند که خود نشان از توجه تقریباً نیمی از این شرکت‌ها به دانش و دانش بنیان نمودن خود بوده است. [۱۴]

نتیجه گیری

شرکت‌ها و مؤسسات  دانش بنیان شرکت‌ها یا مؤسساتی هستند که به منظور تعامل علم و ثروت،توسعه‌ی اقتصاد مبتنی بردانش، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه‌ی فناوری‌های برتر تشکیل می‌شوند و ارزش افزوده‌ی فراوانی دارند. حمایت از این سازمان‌ها راه مؤثری را در جهت توسعه‌ی تکنولوژی و تولید دانش در هر کشوری هموار می‌سازد و مضاف بر آن موجب پیشرفت حقوق مالکیت فکری می‌گردد. به نظر می‌رسد دولت‌ها به طرق مختلف از جمله معافیت‌های مالیاتی، ترویج سرمایه گذاری در دارایی‌های غیر ملموس و سرمایه‌های دانش بنیان [۱۵]،  ترویج همکاری آسان با مؤسسات تحقیقاتی و دسترسی آسان به مقالات علمی، ایجاد سازمان‌هایی برای افزایش افراد آموزش دیده و معرفی آن‌ها به این شرکت‌ها و بهبود روش‌های انتشار دانش در سطح جامعه به حمایت از این نهادها پرداخته‌اند و سعی بر آن است که ارتباط تنگاتنگی میان دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش بنیان برقرار گردد. اما با توجه به آن چه  بیان شد نباید از اهمیت منابع انسانی و برقراری ارتباط صحیح  این منابع با یکدیگر در تولید دانش و به اشتراک گذاری آن به آسانی گذشت زیرا گاه موفقیت یک نهاد دانش بنیان تنها در گرو ارتباط مناسب و هماهنگی منابع انسانی حتی در جمع آوری داده‌ها با یکدیگر خواهد بود.

[1]. Chris De Bode, What is a Knowledge Economy, Available at:

WWW.scidev.net

[2]. Michael, Zak, What is a Knowledge Based Organization?,Lancaster university, May-June 2003, P2,   Available at:

www. citeseerx.ist.psu.edu

[3]. The Knowledge-Based Organization: Managing Its Human Resources, Available at: http://www.kautilyasociety.com

[4]. Knowledge Creating Company

[5]. Learning Organization

[6]. Intelligent Organization

[7].Hypertext Organization

[8]. Cristina, Denisa neagu, Knowledge Based Organization, Cuza lasi university, P 410, Available at: www.cs.kau.se/IFIP…/S10_P1_Denisa_Neagu.pdf

[9]. Ibid, P.411

[10]. هولیسم (Holicm) شرکت سوئیسی و چند ملیتی ارائه کننده مصالح ساختمانی است که دفتر مرکزی آن در شهر ژونای سوئیس قرار دارد. این شرکت بزرگترین تولید کننده سیمان در جهان می‌باشد.

[11]. World Bank Group

[12]. Knowledge Bank

[13]. Michael, Zak, Rethinking The Knowledge- based Organization, July 15 2003,  Available at: www.sloanreview.mit.edu

[14]. “The Knowledge- Based Economy”, General Distribution OCDE/GD(96)102, 1996 Paris, P: 34, Available at:

www.oecd.org

[15]. Knowledge Based Capital

منابع:

-Cristina, Denisa neagu, Knowledge Based Organization, Cuza lasi university ,P 410, Available at: www.cs.kau.se/IFIP…/S10_P1_Denisa_Neagu.pdf

-Chris De Bode, “What is a Knowledge Economy”, Available at:WWW.scidev.net

-Michael, Zak, Rethinking the Knowledge- based Organization, July 15 2003, Available at: www.sloanreview.mit.edu

-Michael, Zak, What is a Knowledge Based Organization?,Lancaster university, May-June 2003, P2,   Available at:Www. citeseerx.ist.psu.edu

“-The Knowledge- Based Economy”, General Distribution OCDE/GD(96)102, 1996 Paris, P: 34, Available at: www.oecd.org

-The Knowledge-Based Organization: Managing Its Human Resources,    Available at: http://www.kautilyasociety.com